سطح متوسط - صفات شخصیتی

واژگان را برای صحبت درباره شخصیت، عادتها و رفتارهای انسانی بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
vigilant [صفت]
اجرا کردن

هشیار

Ex:

هنگام عبور از این خیابان شلوغ هوشیار باشید.

digne [صفت]
اجرا کردن

موقر

Ex:

پدرش مردی محترم است که همه تحسینش می‌کنند.

sensible [صفت]
اجرا کردن

حساس

Ex:

او قلبی حساس دارد که درد دیگران را احساس می‌کند.

fiable [صفت]
اجرا کردن

قابل اعتماد

Ex:

قضاوت او همیشه قابل اعتماد است.

rigoureux [صفت]
اجرا کردن

سخت‌گیرانه

Ex:

او در کار انضباط سخت‌گیرانه‌ای دارد.

ouvert [صفت]
اجرا کردن

آزاداندیش

Ex:

کودکان باید در محیطی باز بزرگ شوند.

serein [صفت]
اجرا کردن

آرام

Ex:

دریا آن صبح آرام بود.

ponctuel [صفت]
اجرا کردن

وقت‌شناس

Ex:

قطارها اینجا همیشه منظم نیستند.

autonome [صفت]
اجرا کردن

مستقل

Ex:

این کار نیازمند خودمختار و منظم بودن است.

ingénieux [صفت]
اجرا کردن

خلاق

Ex:

کودکان می‌توانند هنگام بازی به طرز شگفت‌انگیزی خلاق باشند.

اجرا کردن

خودپسند

Ex:

او اغلب با لحنی مغرورانه توصیه می‌کند.

borné [صفت]
اجرا کردن

کوته‌بین

Ex:

نگاه او محدود است و فاقد ظرافت است.

obtus [صفت]
اجرا کردن

کند ذهن

Ex:

برادرش کمتر کندذهن از آنچه به نظر می‌رسد است.

renfermé [صفت]
اجرا کردن

تودار

Ex:

او حتی در حضور دوستانش درون‌گرا باقی می‌ماند.

anxieux [صفت]
اجرا کردن

مضطرب

Ex:

او از ایده صحبت در جمع احساس نگرانی می‌کرد.

agressif [صفت]
اجرا کردن

پرخاشگر

Ex:

نگرش تهاجمی او همه را شوکه کرد.

passif [صفت]
اجرا کردن

غیرفعال

Ex:

او در رابطه‌اش خیلی منفعل است، جرات نمی‌کند چیزی بگوید.

le maniaque [اسم]
اجرا کردن

وسواسی

Ex:

او پس از خواندن آن کتاب وسواسی شد.

désinvolte [صفت]
اجرا کردن

بی‌تفاوت

Ex:

او لباس‌هایش را با ظرافتی بی‌خیال می‌پوشد.

اجرا کردن

تاثیرپذیر

Ex:

او جوان وتأثیرپذیر بود وقتی به آن گروه پیوست.

avare [صفت]
اجرا کردن

خسیس

Ex:

یک حرکت خسیس از طرف او همه چیز را خراب می‌کرد.

arrogant [صفت]
اجرا کردن

متکبر

Ex:

افراد مغرور به دیگران گوش نمی‌دهند.

اجرا کردن

مرموز

Ex:

این نقاشی مرموز سوالات زیادی را برمی‌انگیزد.

incisif [صفت]
اجرا کردن

نیش‌دار

Ex:

پاسخ تیز او بحث را خاتمه داد.

rêveur [صفت]
اجرا کردن

خیال‌پرداز

Ex:

وقتی به پروژه‌هایش فکر می‌کند، نگاه خیال‌پردازانه‌ای دارد.

minutieux [صفت]
اجرا کردن

بسیار دقیق

Ex:

بررسی دقیق او از بسیاری اشتباهات جلوگیری کرد.

flatteur [صفت]
اجرا کردن

چاپلوسانه

Ex:

سخنان چاپلوسانه او نیات نادرست را پنهان می‌کرد.

mitigé [صفت]
اجرا کردن

غیر صمیمی

Ex:

او در مقابل این ایده جسورانه محتاط به نظر می‌رسید.

insouciant [صفت]
اجرا کردن

بی‌قید

Ex:

دوست دارم روح بی‌خیال گذشته‌ام را دوباره پیدا کنم.

سطح متوسط
روابط خانوادگی و عاشقانه ظاهر و جذابیت صفات شخصیتی احساسات و هیجانات
بیان احساسات و واکنش‌ها توصیف کیفیت‌ها و برداشت‌ها حرکات و جنبش‌های بدنی فرآیندهای ذهنی
ادراک‌ها و احساسات ارتباط و تعاملات شفاهی اشیاء خانگی مسکن و چیدمان خانه
خودآموز و تعمیرات خانگی کارهای خانه و نظافت باغبانی و کشاورزی بانکداری و پول
خرید و فروش تجارت و کسب‌وکار تبلیغات و بازاریابی ثروت و موفقیت
شکست و فقر محیط زیست و بلایای طبیعی طبیعت و حیوانات آب و هوا و اقلیم
جامعه و شهروندی Ville سیاست و دولت قانون و انضباط
جرم و عدالت جنگ و درگیری‌ها Histoire Religion
آموزش، مطالعات و علوم حمل و نقل و جابجایی ماشین و رانندگی دستگاه‌ها و انفورماتیک
ارتباطات دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی ورزش‌ها و فعالیت‌های بدنی بدن انسان سلامتی، پزشکی و مراقبت
مد و لباس مواد و بافت‌ها مراقبت از بدن و زیبایی لوازم آرایشی و آرایش
تفریح و استراحت تعطیلات و گردشگری تغذیه و مواد غذایی آشپزی
سینما و تئاتر هنر و ادبیات رسانه و سرگرمی Musique
جشن‌ها و مراسم بازی‌ها و مسابقات مقادیر و اندازه‌گیری‌ها قیدها