سطح فوق متوسط - طبیعت و محیط زیست

واژگان را برای صحبت در مورد طبیعت، اکوسیستم‌ها، حفاظت و محیط زیست بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح فوق متوسط
morne [صفت]
اجرا کردن

غم‌انگیز

Ex:

پس از خبر بد، فضایی غم‌انگیز حاکم بود.

marin [صفت]
اجرا کردن

دریایی

Ex:

هوای دریایی برای سلامتی مفید است.

le corail [اسم]
اجرا کردن

مرجان دریایی

Ex:

ما ماهی‌های رنگارنگ را نزدیک مرجان دیدیم.

la verdure [اسم]
اجرا کردن

سرسبزی

Ex:

این منطقه به دلیل سبزی استثنایی‌اش شناخته می‌شود.

اجرا کردن

انرژی تجدیدپذیر

Ex:

انرژی سبز وابستگی ما به نفت را کاهش می‌دهد.

le bois [اسم]
اجرا کردن

جنگل

Ex:

هنگام عبور از جنگل در شب مراقب باشید.

fossile [صفت]
اجرا کردن

سنگ‌واره‌ای

Ex:

فسیل‌ها به ما در درک تکامل کمک می‌کنند.

la faune [اسم]
اجرا کردن

حیات وحش

Ex:

حیات وحش شهری به حضور انسان عادت می‌کند.

la flore [اسم]
اجرا کردن

گیاهان (یک اقلیم یا دوران بخصوص)

Ex:

فلورا شهری اغلب به گونه‌های مقاوم محدود می‌شود.

la marée [اسم]
اجرا کردن

جزر و مد

Ex:

ماهیگیران بر اساس برنامه‌ی جزر و مد به دریا می‌روند.

la houle [اسم]
اجرا کردن

تلاطم (دریا)

Ex:

موج دریا شنا را خطرناک می‌کرد.

le ruisseau [اسم]
اجرا کردن

جویبار

Ex:

جویبار پس از باران‌های شدید پر است.

اجرا کردن

شبه‌جزیره

Ex:

ساکنان شبه‌جزیره عمدتاً از طریق ماهیگیری زندگی می‌کنند.

le paysage [اسم]
اجرا کردن

چشم‌انداز

Ex:

عکاس مناظر حومه فرانسه را ثبت می‌کند.

la jungle [اسم]
اجرا کردن

جنگل

Ex:

صداهای جنگل برای بازدیدکنندگان جذاب است.

la colline [اسم]
اجرا کردن

تپه

Ex:

تپه منظره‌ای زیبا از روستا ارائه می‌دهد.

l'étang [اسم]
اجرا کردن

تالاب

Ex:

برکه در زمستان به یخ تبدیل می‌شود.

le marais [اسم]
اجرا کردن

باتلاق

Ex:

باتلاق خانه بسیاری از گونه‌های جانوری است.

la falaise [اسم]
اجرا کردن

پرتگاه

Ex:

پیاده‌روی در امتداد صخره‌ها در کنار ساحل می‌رود.

اجرا کردن

تنوع زیستی

Ex:

این ذخیره‌گاه طبیعی تنوع زیستی دریایی را حفظ می‌کند.

l'habitat [اسم]
اجرا کردن

محل سکونت

Ex:

پرندگان مهاجر به دنبال یک زیستگاه امن برای لانه‌سازی هستند.

اجرا کردن

گیاهان

Ex:

پوشش گیاهی تقریباً تمام تپه را می‌پوشاند.

la vague [اسم]
اجرا کردن

موج (دریا)

Ex:

موج‌سواران منتظر موج کامل هستند.

سطح فوق متوسط
روابط اجتماعی و خانوادگی عشق و ازدواج جدایی و اختلاف شخصیت و منش
احساسات و عواطف مهارت‌ها و توانایی‌ها توضیحات فیزیکی مو و مدل مو
مد و استایل کیفیت و شدت نور و درخشش رنگ‌ها و سایه‌ها
خانه و مسکن مکان‌ها و جوها نظافت و نگهداری خودت انجام بده و ابزارها
مشکلات و تعمیرات در خانه اندازه‌گیری و ابعاد مقدار و نسبت‌ها ریاضیات و محاسبه
هندسه و اشکال اقدامات فیزیکی و حرکات وضعیت و حرکات بدن تناسب اندام و تمرین
ورزش و رقابت سفر و گردشگری حمل و نقل و ترافیک طبیعت و محیط زیست
باغبانی و کاشت گلها و گیاهان حیوانات و دامپروری آب و هوا و هوا
بوم‌شناسی و خطرات طبیعی آموزش و مطالعات علوم و پژوهش فناوری و دیجیتال
سلامتی، بیماری‌ها و آسیب‌ها مراقبت پزشکی ناتوانی و تحرک سلامت روان و اختلالات
تغذیه و مواد غذایی آشپزی و آماده‌سازی اعتیاد و وابستگی دین و معنویت
سیاست و شهروندی حقوق و عدالت کار و شرکت اقتصاد و تجارت
بانکداری و امور مالی جامعه و مسائل اجتماعی فلسفه و اخلاق Histoire
هنر و نقاشی رسانه و سمعی‌بصری صنایع دستی و آفرینش مواد و سنگ‌های قیمتی
ساخت و ساز و ساختمان ادبیات و خواندن داستان و فانتزی خرافات و قدرت‌ها
ادراک و احساسات دشواری‌ها و موانع خطر و جسارت علل و پیامدها
ترجیحات و بیزاری‌ها امید و ناامیدی تغییر و دگرگونی زمان و مدت
اندیشه و ذهن ارتباط و گفتمان