تعامل اجتماعی و روابط - Props & Respect

Here you will find slang used to give respect, recognition, or praise, highlighting appreciation and acknowledgment in casual interactions.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
تعامل اجتماعی و روابط
GOAT [اسم]
اجرا کردن

بزرگترین در تمام دوران

Ex: Everyone agrees he 's the goat in the rap game .

همه موافقند که او اسطوره در بازی رپ است.

goated [صفت]
اجرا کردن

بسیار با استعداد

Ex:

این سرآشپز عالی است؛ هر غذا عالی است.

boss [اسم]
اجرا کردن

یک رئیس

Ex: My friend is a boss at coding .

دوست من در برنامه‌نویسی یک رئیس است.

savage [صفت]
اجرا کردن

جسور

Ex: She delivered a savage performance on stage .

او یک اجرای وحشیانه روی صحنه ارائه داد.

اجرا کردن

ساخته شده متفاوت

Ex:

آن اجرا دیوانه‌کننده بود؛ او متفاوت ساخته شده.

diva [اسم]
اجرا کردن

دیوا

Ex: That actress is a diva both on and off stage .

آن بازیگر زن، هم روی صحنه و هم خارج از آن یک دیوا است.

queen [اسم]
اجرا کردن

ملکه

Ex: She 's a queen in the fashion world .

او یک ملکه است در دنیای مد.

king [اسم]
اجرا کردن

شاه

Ex: He 's a king for always supporting his team .

او یک پادشاه است زیرا همیشه از تیمش حمایت می‌کند.

اجرا کردن

کاملاً متعهد

Ex:

آنها کاملاً متعهد به آرمانی هستند که به آن باور دارند.

real one [اسم]
اجرا کردن

یک واقعی

Ex:

میدانم که میتوانم روی او حساب کنم؛ او یک دوست واقعی است.

based [صفت]
اجرا کردن

اصیل

Ex:

او مبتنی است برای بیان عقیده‌اش در آن جلسه.

chill [صفت]
اجرا کردن

آرام

Ex: My roommate is chill , so living together is easy .

هم‌اتاقی من آرام است، بنابراین زندگی با هم آسان است.

vibey [صفت]
اجرا کردن

پر انرژی

Ex:

مهمانی vibey بود، با موسیقی عالی و مردم.

اجرا کردن

to perform or present something so perfectly that there is nothing to criticize or improve

Ex:
CEO of {sth} [عبارت]
اجرا کردن

used to describe someone who excels at or dominates a particular skill, activity, or area

Ex:
to boss up [فعل]
اجرا کردن

کنترل را به دست گرفتن

Ex:

او کنترل را به دست خواهد گرفت به محض اینکه ترفیع بگیرد.

اجرا کردن

to recognize when it is wiser to quit, step back, or withdraw from a risky or unproductive situation

Ex:
to take the rap [عبارت]
اجرا کردن

to accept blame or punishment, especially for one's own actions or for someone else's wrongdoing

Ex: