pattern

زمان - زمان مناسب

اصطلاحات انگلیسی مربوط به زمان مناسب را با مثال‌هایی مانند «روی نقطه» و «زیر سیم» کاوش کنید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
English idioms related to Time
in one's (own) sweet time

as the pace one prefers, even though others expect one to act faster

وقت گل نی

وقت گل نی

[عبارت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "in {one's} (own|) sweet time"
the time is ripe

used to refer to a suitable time in which a particular activity can be done

الان وقتشه

الان وقتشه

[جمله]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "the time [is] ripe"
on cue

exactly on the desirable or expected time

درست به‌موقع, سر وقت

درست به‌موقع, سر وقت

[عبارت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "on cue"
at one's convenience

at a place or time that one is comfortable with

(در زمان یا مکان) دلخواه, در هر زمان یا مکانی که برای فردی مناسب باشد

(در زمان یا مکان) دلخواه, در هر زمان یا مکانی که برای فردی مناسب باشد

[عبارت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "at {one's} convenience"
on the dot

exactly at a time that is expected or decided upon

درست به‌موقع, سر وقت

درست به‌موقع, سر وقت

[عبارت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "on the dot"
under the wire

completing or achieving something just before a deadline

در لحظه آخر, در دقیقه نود

در لحظه آخر, در دقیقه نود

[عبارت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "under the wire"
LanGeek
دانلود اپلیکشن LanGeek