واژگان سطح متوسط - فرآیندهای ذهنی

در این درس، کلمات مربوط به فرآیندهای ذهنی، از جمله تفکر، به خاطر سپردن و درک، بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
razonar [فعل]
اجرا کردن

استدلال کردن

Ex:

برای درک موقعیت‌های دشوار، استدلال کردن ضروری است.

evaluar [فعل]
اجرا کردن

ارزیابی کردن

Ex:

او گزینه‌ها را ارزیابی کرد و بهترین را انتخاب کرد.

deducir [فعل]
اجرا کردن

استنتاج کردن

Ex:

آسان است که نتیجه‌گیری کنیم پروژه با آن تیم موفق خواهد شد.

concluir [فعل]
اجرا کردن

نتیجه گرفتن

Ex:

نتیجه‌گیری کردن که همه شرکت‌کنندگان راضی بودند.

suponer [فعل]
اجرا کردن

فرض کردن

Ex:

او فرض کرد که خبر درست است.

imaginar [فعل]
اجرا کردن

تصور کردن

Ex:

او تصور کرد که شغل آینده‌اش چگونه خواهد بود.

dudar [فعل]
اجرا کردن

شک داشتن

Ex:

چرا اینقدر شک می‌کنی؟

cuestionar [فعل]
اجرا کردن

زیر سؤال بردن

Ex:

روزنامه‌نگاران سیاستمدار را درباره رسوایی به پرسش گرفتند.

resolver [فعل]
اجرا کردن

حل کردن

Ex:

من نمی‌دانم چگونه این معما را حل کنم.

considerar [فعل]
اجرا کردن

در نظر گرفتن

Ex:

ایمنی همیشه اول در نظر گرفته می‌شود.

reflexionar [فعل]
اجرا کردن

فکر کردن

Ex:

من هر روز در مورد اهدافم تأمل می‌کنم.

interpretar [فعل]
اجرا کردن

تفسیر کردن

Ex:

تاریخ‌دان اسناد را به‌طور دقیق تفسیر کرد.

analizar [فعل]
اجرا کردن

تحلیل کردن

Ex:

تحلیل دقیق داده‌ها مهم است.

inventar [فعل]
اجرا کردن

اختراع کردن

Ex:

اختراع کردن یک بازی سرگرم‌کننده برای کودکان.

arrepentir [فعل]
اجرا کردن

پشیمان شدن

Ex:

او از تصمیم خود پشیمان شد.

consciente [صفت]
اجرا کردن

معقول

Ex:

دانش‌آموزان هوشیار زمان خود را برنامه‌ریزی می‌کنند.

اجرا کردن

بی‌فکر

Ex:

من نمی‌خواهم با افراد بی‌فکر کار کنم.

concentrado [صفت]
اجرا کردن

متمرکز

Ex:

او بر حل مسئله متمرکز بود.

distraído [صفت]
اجرا کردن

حواس‌پرت

Ex:

حواس‌پرتها گاهی اشتباهات ساده‌ای مرتکب می‌شوند.

la certeza [اسم]
اجرا کردن

اطمینان

Ex:

من احساس اطمینان دارم که همه چیز خوب خواهد شد.

اجرا کردن

گمان

Ex:

فرضیه او درباره رفتار درست بود.

اجرا کردن

حس درونی

Ex:

شهود همیشه آسان نیست که توضیح داده شود.

اجرا کردن

غریزه

Ex:

شهود شما در مورد امتحان درست بود.

اجرا کردن

عقل

Ex:

خرد از طریق تجربه آموخته می‌شود.