واژگان سطح متوسط - Transporte

در این درس، کلمات مربوط به حمل و نقل، از جمله سفر، مسیرها و تحرک بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
اجرا کردن

حمل‌ونقل عمومی

Ex:

بسیاری از افراد حمل‌ونقل عمومی را ترجیح می‌دهند تا از ترافیک اجتناب کنند.

el tranvía [اسم]
اجرا کردن

تراموا

Ex:

تراموا در چندین نقطه گردشگری توقف دارد.

el ferry [اسم]
اجرا کردن

فری

Ex:

ما دقیقاً به موقع برای فرابر به بندر رسیدیم.

la caravana [اسم]
اجرا کردن

ماشین کاروان

Ex:

کاروان برای تعطیلات طولانی ایده‌آل است.

اجرا کردن

ون

Ex:

ون تحویل هر روز ساعت هشت می‌رسد.

el andén [اسم]
اجرا کردن

سکو (قطار)

Ex:

اتوبوس به سکو دوازده خواهد رسید.

la vía [اسم]
اجرا کردن

راه

Ex:

مسیر پیاده‌رو برای عبور از خیابان امن است.

اجرا کردن

بارانداز

Ex:

ما در غروب آفتاب در امتداد اسکله قدم زدیم.

اجرا کردن

جاده

Ex:

در این جاده چاله‌های زیادی وجود دارد.

اجرا کردن

بزرگراه

Ex:

آن‌ها یک بزرگراه جدید ساختند تا ترافیک را بهبود بخشند.

la autovía [اسم]
اجرا کردن

بزرگراه

Ex:

حادثه در بزرگراه نزدیک کیلومتر ۵۰ رخ داد.

la rotonda [اسم]
اجرا کردن

میدان

Ex:

آن‌ها یک میدان جدید در خیابان اصلی ساختند.

el peaje [اسم]
اجرا کردن

عوارضی

Ex:

در برخی عوارضی‌ها، می‌توانید با کارت اعتباری پرداخت کنید.

اجرا کردن

پمپ بنزین

Ex:

من آب و یک قهوه در پمپ بنزین خریدم.

el atasco [اسم]
اجرا کردن

راه‌بندان

Ex:

ترافیک به دلیل یک تصادف شکل گرفت.

el retraso [اسم]
اجرا کردن

تأخیر

Ex:

تأخیر بر جلسه تأثیری نداشت.

despegar [فعل]
اجرا کردن

بلند شدن از زمین (هواپیما و...)

Ex:

هواپیما به دلیل مه نمی‌تواند برخیزد.

aterrizar [فعل]
اجرا کردن

فرود آمدن

Ex:

هواپیما به دلیل مه نتوانست فرود بیاید.

montar [فعل]
اجرا کردن

سوار شدن

Ex:

کودکان هر روز سوار اتوبوس مدرسه می‌شوند.

el piloto [اسم]
اجرا کردن

خلبان

Ex:

خلبان‌ها در طول پرواز به صورت تیمی کار می‌کنند.

el azafato [اسم]
اجرا کردن

مهمان‌دار

Ex:

من از مهماندار هواپیما پرسیدم که صندلی من کجاست.

اجرا کردن

لوکوموتیوران

Ex:

ماشین‌ران به درستی مسیر را دنبال کرد.

el capitán [اسم]
اجرا کردن

کاپیتان (کشتی یا هواپیما)

Ex:

کاپیتان کشتی تجربه زیادی دارد.

el taxista [اسم]
اجرا کردن

راننده تاکسی

Ex:

پدرم راننده تاکسی است.

el pasajero [اسم]
اجرا کردن

مسافر

Ex:

مسافر در حال خواندن یک کتاب بود.

el peatón [اسم]
اجرا کردن

عابرپیاده

Ex:

چراغ راهنمایی از عابران پیاده محافظت می‌کند.