واژگان سطح متوسط - تغذیه و رژیم غذایی

در این درس، کلمات مربوط به تغذیه و رژیم غذایی بررسی می‌شود، که عادات غذایی و سلامت را توصیف می‌کند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
lácteo [صفت]
اجرا کردن

لبنی

Ex:

پنیر یک غذای لبنی بسیار محبوب است.

el legumbre [اسم]
اجرا کردن

حبوبات

Ex:

حبوبات مقدار زیادی پروتئین گیاهی دارند.

اجرا کردن

فست‌فود

Ex:

رستوران‌های فست فود همه‌جا هستند.

اجرا کردن

غذای خانگی

Ex:

سوپ خانگی طعم بسیار بهتری نسبت به سوپ کنسروی دارد.

la caloría [اسم]
اجرا کردن

کالری

Ex:

یک سیب تقریباً 80 کالری دارد.

اجرا کردن

پروتئین

Ex:

حبوبات حاوی مقدار زیادی پروتئین هستند.

اجرا کردن

کربوهیدرات

Ex:

بعد از ورزش، برای بهبودی به کربوهیدرات نیاز دارم.

la grasa [اسم]
اجرا کردن

چربی

Ex:

ما باید چربی را در رژیم غذایی خود کاهش دهیم.

la vitamina [اسم]
اجرا کردن

ویتامین

Ex:

میوه‌ها و سبزیجات حاوی ویتامین‌ها هستند.

la fibra [اسم]
اجرا کردن

فیبر

Ex:

فیبر به تنظیم حرکات روده کمک می‌کند.

اجرا کردن

کلسترول

Ex:

کلسترول بد برای شریان‌ها مضر است.

اجرا کردن

گیاهخوار

Ex:

گیاهخوار نخواست ژامبون را امتحان کند.

vegano [صفت]
اجرا کردن

وگان

Ex:

محصولات وگن زیادی در سوپرمارکت وجود دارد.

ecológico [صفت]
اجرا کردن

ارگانیک

Ex:

روغن زیتون ارگانیک طعم طبیعی‌تری دارد.

اجرا کردن

تراریخته

Ex:

بحث درباره موجودات تراریخته همچنان باز است.

insípido [صفت]
اجرا کردن

بی‌مزه

Ex:

من یک سالاد بی‌مزه برای ناهار خوردم.

picante [صفت]
اجرا کردن

تند

Ex:

برخی از غذاهای مکزیکی بسیار تند هستند.

agrio [صفت]
اجرا کردن

ترش

Ex:

آووکادو ترش است، رسیده نیست.

salado [صفت]
اجرا کردن

شور

Ex:

سوپ شور است زیرا مقدار زیادی نمک در آن ریخته‌اند.

tierno [صفت]
اجرا کردن

نرم و ترد

Ex:

این مرغ از داخل نرم و از بیرون طلایی است.

crujiente [صفت]
اجرا کردن

ترد

Ex:

این غلات با شیر ترد می‌ماند.

grasiento [صفت]
اجرا کردن

چرب

Ex:

رومیزی بعد از شام چرب شد.

nutritivo [صفت]
اجرا کردن

مقوی

Ex:

صبحانه باید مغذی باشد تا روز را خوب شروع کند.

saludable [صفت]
اجرا کردن

سالم

Ex:

یک رژیم غذایی متعادل بسیار سالم است.

caducar [فعل]
اجرا کردن

تاریخ مصرف (چیزی) گذشتن

Ex:

این محصول در سه ماه منقضی خواهد شد.

congelar [فعل]
اجرا کردن

فریز کردن

Ex:

شما می‌توانید باقی‌مانده‌ها را برای روز دیگری منجمد کنید.

descongelar [فعل]
اجرا کردن

یخ چیزی را آب کردن

Ex:

مهم است که مواد غذایی را به طور ایمن ذوب کنید.