واژگان سطح متوسط - بدن انسان

در این درس، کلمات مربوط به بدن انسان، از جمله اندام‌ها، عملکردها و سیستم‌ها بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
la palma [اسم]
اجرا کردن

کف دست

Ex:

کف دستم بعد از افتادن درد می‌کرد.

el pulgar [اسم]
اجرا کردن

انگشت شست

Ex:

او شست خود را بلند کرد تا تأیید نشان دهد.

اجرا کردن

انگشت اشاره

Ex:

پزشک انگشت اشاره بیمار را معاینه کرد.

اجرا کردن

انگشت وسط

Ex:

پیانیست اغلب از انگشت وسط استفاده می‌کند.

اجرا کردن

انگشت حلقه

Ex:

او دکمه را با انگشت حلقه فشار داد.

اجرا کردن

انگشت کوچک

Ex:

انگشت کوچک از سایر انگشتان ضعیف‌تر است.

el párpado [اسم]
اجرا کردن

پلک

Ex:

یک تیک کوچک در پلک احساس کردم.

la lengua [اسم]
اجرا کردن

زبان

Ex:

زبان با جوانه‌های چشایی پوشیده شده است.

اجرا کردن

استخوان‌بندی

Ex:

ما اسکلت را در کلاس آناتومی مطالعه می‌کنیم.

اجرا کردن

استخوان فک

Ex:

درد فک می‌تواند ناشی از استرس باشد.

la cintura [اسم]
اجرا کردن

کمر

Ex:

کمر یک منطقه مهم برای اندازه‌گیری سلامت است.

la cadera [اسم]
اجرا کردن

مفصل ران

Ex:

دست‌های خود را روی کفل قرار دهید.

la vejiga [اسم]
اجرا کردن

مثانه

Ex:

اورولوژیست مثانه را با یک معاینه ویژه بررسی کرد.

la arteria [اسم]
اجرا کردن

سرخرگ

Ex:

سرخرگ اصلی خون را به مغز می‌برد.

la vena [اسم]
اجرا کردن

رگ

Ex:

او یک رگ ملتهب در پایش دارد.

respirar [فعل]
اجرا کردن

نفس کشیدن

Ex:

ماهی‌ها نمی‌توانند خارج از آب تنفس کنند.

masticar [فعل]
اجرا کردن

جویدن

Ex:

سگ در حال جویدن یک استخوان بزرگ بود.

tragar [فعل]
اجرا کردن

بلعیدن

Ex:

او خفه شد زیرا نمی‌توانست خوب ببلعد.

digerir [فعل]
اجرا کردن

هضم کردن

Ex:

بعد از خوردن زیاد، هضم کردن سخت است.

bostezar [فعل]
اجرا کردن

خمیازه کشیدن

Ex:

سگ بعد از یک پیاده‌روی طولانی خمیازه کشید.

sudar [فعل]
اجرا کردن

عرق کردن

Ex:

آفتاب قوی باعث می‌شود همه عرق کنند.

estirar [فعل]
اجرا کردن

دراز کردن

Ex:

کش را زیاد کش نده چون ممکن است پاره شود.

tocar [فعل]
اجرا کردن

لمس کردن

Ex:

من دوست ندارم بدون اجازه لمس شوم.

sentir [فعل]
اجرا کردن

حس کردن

Ex:

او بافت خشن سنگ را احساس کرد.