واژگان سطح متوسط - دین و باورها

در این درس، کلمات مربوط به دین و باورها، از جمله ایمان، آداب و رسوم و سنت‌ها بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
اجرا کردن

مسیحیت (مذهب)

Ex:

آموزه‌های مسیحیت در کتاب مقدس جمع‌آوری شده‌اند.

católico [صفت]
اجرا کردن

کاتولیک

Ex:

ارزش‌های کاتولیک بر شیوه زندگی او تأثیر می‌گذارند.

protestante [صفت]
اجرا کردن

پروتستان

Ex:

مدارس پروتستان ارزش‌های دینی و اخلاقی را آموزش می‌دهند.

el islam [اسم]
اجرا کردن

اسلام

Ex:

اسلام خیریه و عدالت اجتماعی را ترویج می‌کند.

اجرا کردن

مسلمان

Ex:

جامعه مسلمان یک جشنواره فرهنگی برگزار کرد.

judaico [صفت]
اجرا کردن

یهودی

Ex:

آموزش یهودی تاریخ و ارزش‌های فرهنگی را آموزش می‌دهد.

el hindú [اسم]
اجرا کردن

پیرو آیین هندو

Ex:

فرهنگ هندو بر موسیقی، هنر و آشپزی هند تأثیر می‌گذارد.

budista [صفت]
اجرا کردن

بودایی

Ex:

اخلاق بودایی آموزش می‌دهد که به موجودات دیگر آسیب نرسانیم.

el ateísmo [اسم]
اجرا کردن

خداناباوری

Ex:

بی‌خدایی بر برخی جنبش‌های اجتماعی و فلسفی تأثیر گذاشته است.

la fe [اسم]
اجرا کردن

اعتقاد

Ex:

ایمان کاتولیک ارزش‌های عشق و بخشش را آموزش می‌دهد.

el creyente [اسم]
اجرا کردن

معتقد

Ex:

ماریا معتقد است و از تعالیم دین خود پیروی می‌کند.

اجرا کردن

دیر (مسیحیان)

Ex:

هر ساله بسیاری از زائران به صومعه می‌رسند.

el convento [اسم]
اجرا کردن

صومعه

Ex:

صومعه چندین قرن پیش تأسیس شد.

la catedral [اسم]
اجرا کردن

کلیسای جامع

Ex:

کلیسای جامع یک مکان گردشگری مهم است.

el templo [اسم]
اجرا کردن

معبد

Ex:

در معبد مجسمه‌های خدایان و الهه‌های مختلف وجود دارد.

rezar [فعل]
اجرا کردن

دعا کردن

Ex:

مادربزرگم به من یاد داد که نماز بخوانم وقتی کودک بودم.

bendecir [فعل]
اجرا کردن

تقدیس کردن

Ex:

قبل از سفر، کشیش مسافران را برکت داد.

bautizar [فعل]
اجرا کردن

غسل تعمید دادن

Ex:

بسیاری از مسیحیان تعمید دادن فرزندان خود را مهم می‌دانند.

confesar [فعل]
اجرا کردن

اعتراف کردن

Ex:

هرگز برای اعتراف کردن به حقیقت دیر نیست.

ayunar [فعل]
اجرا کردن

روزه گرفتن

Ex:

او هر هفته به عنوان بخشی از عمل مذهبی خود روزه می‌گیرد.

la doctrina [اسم]
اجرا کردن

رهنامه

Ex:

برخی از رهبران مذهبی از دکترین سنتی دفاع می‌کنند.

la herejía [اسم]
اجرا کردن

کفر

Ex:

در طول قرون وسطی، بدعت می‌توانست به شدت مجازات شود.

el milagro [اسم]
اجرا کردن

معجزه

Ex:

علم همیشه نمی‌تواند معجزات را توضیح دهد.

el pecado [اسم]
اجرا کردن

گناه

Ex:

معتقدان باید از گناه اجتناب کنند و اخلاق دینی را دنبال نمایند.

اجرا کردن

رستگاری

Ex:

آموزش درباره نجات به تقویت ایمان مؤمنان کمک می‌کند.

اجرا کردن

عشای ربانی

Ex:

عشای ربانی پس از تقدیس جشن گرفته می‌شود.