واژگان سطح متوسط - جنگ و درگیری

در این درس، کلمات مربوط به جنگ و درگیری بررسی می‌شوند، علل، سلاح‌ها و صلح توصیف می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
اجرا کردن

جنگ جهانی

Ex:

تاریخ دروس‌هایی درباره جنگ جهانی آموزش می‌دهد.

اجرا کردن

جنگ داخلی

Ex:

اقتصاد در طول جنگ داخلی نابود شد.

la batalla [اسم]
اجرا کردن

نبرد

Ex:

تاریخ نبرد بین دو پادشاهی را روایت می‌کند.

el combate [اسم]
اجرا کردن

نبرد

Ex:

جنگ‌جویان برای نبرد تمرین می‌کنند.

اجرا کردن

ارتش

Ex:

ارتش مدرن از فناوری پیشرفته استفاده می‌کند.

militar [صفت]
اجرا کردن

نظامی

Ex:

آکادمی‌های نظامی افسران آینده را آموزش می‌دهند.

el soldado [اسم]
اجرا کردن

سرباز

Ex:

سربازان پس از ماه‌ها در جبهه به خانه بازگشتند.

el general [اسم]
اجرا کردن

ژنرال

Ex:

سربازان به دلیل رهبری‌اش به ژنرال احترام می‌گذاشتند.

اجرا کردن

فرمانده

Ex:

فرمانده در جلسه استراتژیک شرکت کرد.

espiar [فعل]
اجرا کردن

جاسوسی کردن

Ex:

جاسوسی بدون مجوز غیرقانونی است.

el enemigo [اسم]
اجرا کردن

دشمن

Ex:

شیر دشمن طبیعی آنتیلوپ است.

arma [اسم]
اجرا کردن

سلاح

Ex:

موزه سلاح‌های باستانی از فرهنگ‌های مختلف را به نمایش می‌گذارد.

la bomba [اسم]
اجرا کردن

بمب

Ex:

بمب در انبار مهمات منفجر شد.

el misil [اسم]
اجرا کردن

موشک

Ex:

دانشمندان موشک‌ها را در مناطق کنترل‌شده آزمایش می‌کنند.

ocupado [صفت]
اجرا کردن

تحت اشغال

Ex:

منطقه اشغال‌شده تحت نظارت مداوم است.

invadir [فعل]
اجرا کردن

حمله کردن

Ex:

فاتحان سعی کردند قلمروهای دور را اشغال کنند.

atacar [فعل]
اجرا کردن

حمله کردن

Ex:

حمله کردن بدون فکر کردن می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند.

defender [فعل]
اجرا کردن

دفاع کردن

Ex:

قلعه توسط جنگ‌جویان شجاع دفاع شد.

proteger [فعل]
اجرا کردن

محافظت کردن

Ex:

کلاه‌های ایمنی در حوادث از سر محافظت می‌کنند.

rendir [فعل]
اجرا کردن

تسلیم شدن

Ex:

شهر محاصره‌شده پس از هفته‌ها نبرد تسلیم شد.

اجرا کردن

آتش‌بس

Ex:

آتش‌بس کمی آرامش به منطقه آورد.

la paz [اسم]
اجرا کردن

صلح

Ex:

سازمان برای صلح جهانی کار می‌کند.

la tregua [اسم]
اجرا کردن

آتش بس موقت

Ex:

مذاکرات به دنبال تمدید آتش‌بس هستند.

el tratado [اسم]
اجرا کردن

معاهده

Ex:

جنگ به لطف یک پیمان دیپلماتیک پایان یافت.

luchar [فعل]
اجرا کردن

جنگیدن

Ex:

ارتش تا آخر جنگ خواهد کرد.