واژگان سطح متوسط - زندگی کاری

در این درس، کلمات مربوط به زندگی کاری، شامل اشتغال، مشاغل و محل‌های کار، بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
اجرا کردن

رزومه

Ex:

مهم است که رزومه را به طور منظم به‌روز کنید.

اجرا کردن

فرم تقاضای شغل

Ex:

من رزومه‌ام را به درخواست شغل پیوست کردم.

el puesto [اسم]
اجرا کردن

جایگاه

Ex:

هر پست مسئولیت‌های خاصی دارد.

اجرا کردن

مهارت

Ex:

هر فرد مهارت‌های متفاوتی دارد.

el salario [اسم]
اجرا کردن

حقوق

Ex:

حقوق حداقل امسال افزایش یافت.

اجرا کردن

ارائه

Ex:

ارائه گزارش واضح و مختصر بود.

la tarea [اسم]
اجرا کردن

کار

Ex:

من برای این کار دشوار به کمک نیاز دارم.

contratar [فعل]
اجرا کردن

استخدام کردن

Ex:

استخدام کردن کارکنان واجد شرایط دشوار است.

despedir [فعل]
اجرا کردن

اخراج کردن

Ex:

کارخانه سال گذشته بسیاری از کارگران را اخراج کرد.

renunciar [فعل]
اجرا کردن

استعفا دادن

Ex:

او از شغل خود استعفا داد تا بر مطالعه تمرکز کند.

dimitir [فعل]
اجرا کردن

استعفا دادن

Ex:

وزیر اعلام کرد که هفته آینده استعفا خواهد داد.

ascender [فعل]
اجرا کردن

ترفیع گرفتن

Ex:

پس از ارزیابی، آنها چندین کارگر را ترفیع دادند.

entrevistar [فعل]
اجرا کردن

مصاحبه کردن

Ex:

گزارشگر پس از بازی با ورزشکاران مصاحبه کرد.

colaborar [فعل]
اجرا کردن

همکاری کردن

Ex:

ما قصد داریم در سازماندهی رویداد همکاری کنیم.

el delegar [اسم]
اجرا کردن

سپردن (مسئولیت)

Ex:

واگذاری وظایف به بهبود کارایی گروه کمک می‌کند.

el informe [اسم]
اجرا کردن

گزارش

Ex:

گزارش حسابرسی خطاهای حسابداری را نشان می‌دهد.

اجرا کردن

تبلیغ

Ex:

آن‌ها یک تبلیغات ویژه برای جذب مشتریان انجام دادند.

la agenda [اسم]
اجرا کردن

دستور کار

Ex:

دستور کار این هفته بسیار شلوغ است.

el plazo [اسم]
اجرا کردن

مهلت

Ex:

مهم است که مهلت‌ها را رعایت کنید تا از جریمه‌ها جلوگیری شود.