واژگان سطح متوسط - Cantidades

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
la onza [اسم]
اجرا کردن

اونس

Ex:

من یک اونس آب لیمو نوشیدم.

el galón [اسم]
اجرا کردن

گالن (واحد اندازه گیری مایعات)

Ex:

هر گالن آب حدود ۳.۸ کیلوگرم وزن دارد.

la yarda [اسم]
اجرا کردن

یارد

Ex:

هر یارد این نوار با اعداد علامت‌گذاری شده است.

la pulgada [اسم]
اجرا کردن

اینچ

Ex:

من باید چوب را به 10 اینچ ببرم.

algo [ضمیر]
اجرا کردن

چیزی

Ex:

آیا چیزی عجیب در خیابان دیدی ؟

nada [ضمیر]
اجرا کردن

هیچ‌چیز

Ex:

هیچ چیزی بهتر از خوب خوابیدن نیست.

ninguno [صفت]
اجرا کردن

هیچ

Ex:

هیچ ایده‌ای توسط کمیته پذیرفته نشد.

cada [تخصیص‌گر]
اجرا کردن

هر

Ex:

هر کلاس یک ساعت و نیم طول می‌کشد.

cualquier [تخصیص‌گر]
اجرا کردن

هر

Ex:

هر دانش‌آموزی می‌تواند سؤال را بپرسد.

algunos [تخصیص‌گر]
اجرا کردن

برخی

Ex:

برخی روزها سخت‌تر از روزهای دیگر هستند.

otro [صفت]
اجرا کردن

دیگری

Ex:

من دوستان دیگری دارم که می‌توانند به شما کمک کنند.

el par [اسم]
اجرا کردن

جفت

Ex:

من یک جفت بلیت برای سینما خریدم.

determinados [تخصیص‌گر]
اجرا کردن

مشخص

Ex:

باید به برخی بیماران اول کمک کرد.

اجرا کردن

کلیت

Ex:

تمام تیم در پروژه شرکت خواهد کرد.

la loncha [اسم]
اجرا کردن

ورقه نازک

Ex:

یک برش نان را در بشقاب بگذارید.

la rodaja [اسم]
اجرا کردن

برش

Ex:

من برش‌های هویج را به عنوان پیش‌غذا سرو کردم.

apenas [قید]
اجرا کردن

به‌ندرت

Ex:

به زحمت دیشب خوابیدم.

اجرا کردن

تقریباً

Ex:

جلسه تقریباً دو ساعت طول خواهد کشید.

abundante [صفت]
اجرا کردن

فراوان

Ex:

فرصت‌های فراوانی برای یادگیری وجود دارد.

escaso [صفت]
اجرا کردن

فقط

Ex:

او کم غذا خورد قبل از رفتن.

incontable [صفت]
اجرا کردن

بی‌شمار

Ex:

من بی‌شمار فرصت‌ها را در زندگی‌ام از دست داده‌ام.

aumentar [فعل]
اجرا کردن

افزایش دادن

Ex:

مهم است که امنیت در مدرسه را افزایش دهید.

incrementar [فعل]
اجرا کردن

افزایش دادن

Ex:

ما باید پس‌انداز را برای آینده افزایش دهیم.

disminuir [فعل]
اجرا کردن

کم کردن

Ex:

شرکت تصمیم گرفت هزینه‌های عملیاتی را کاهش دهد.

reducir [فعل]
اجرا کردن

کاهش دادن

Ex:

کاهش استرس برای سلامتی مهم است.

superar [فعل]
اجرا کردن

بیشتر بودن

Ex:

دما دیروز از 40 درجه فراتر رفت.