واژگان سطح متوسط - رفتار

در این درس، کلمات مربوط به رفتار بررسی می‌شوند، که آداب، عادات و رفتار را توصیف می‌کنند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح متوسط
اجرا کردن

عادت

Ex:

او عادت دارد دیر برسد.

el rito [اسم]
اجرا کردن

مراسم

Ex:

ازدواج کاتولیک از طریق یک آیین مذهبی جشن گرفته می‌شود.

اجرا کردن

مراسم

Ex:

یک مراسم به افتخار معلم برگزار شد.

la etiqueta [اسم]
اجرا کردن

آداب

Ex:

آداب اجتماعی بسته به کشور و سنت متفاوت است.

اجرا کردن

ادب

Ex:

ادب هیچ هزینه‌ای ندارد و روابط را بهبود می‌بخشد.

puntual [صفت]
اجرا کردن

وقت‌شناس

Ex:

یک دانش‌آموز خوب باید منظم باشد.

formal [صفت]
اجرا کردن

رسمی

Ex:

تن نامه بسیار رسمی است.

informal [صفت]
اجرا کردن

غیررسمی

Ex:

او غیررسمی با دوستانش صحبت می‌کند.

educado [صفت]
اجرا کردن

مؤدب

Ex:

یک مشتری مؤدب همیشه مورد استقبال است.

maleducado [صفت]
اجرا کردن

بی‌ادب

Ex:

یک مشتری بی‌ادب می‌تواند تجربه دیگران را خراب کند.

respetuoso [صفت]
اجرا کردن

محترم

Ex:

کارمندان باید نسبت به همکاران خود محترمانه باشند.

اجرا کردن

غیرمحترمانه

Ex:

دانش‌آموزان بی‌احترام به دستورات معلم گوش نمی‌دهند.

apropiado [صفت]
اجرا کردن

مناسب

Ex:

انتخاب کلمات مناسب هنگام صحبت در جمع مهم است.

inapropiado [صفت]
اجرا کردن

نامناسب

Ex:

نامناسب است که کسی را در حین صحبت کردن قطع کنید.

ofensivo [صفت]
اجرا کردن

توهین‌آمیز

Ex:

انتقاد بیش از حد توهین‌آمیز بود و به رابطه آسیب زد.

el tabú [اسم]
اجرا کردن

تابو

Ex:

برخی تابوها به دین و سنت‌ها مرتبط هستند.

presentar [فعل]
اجرا کردن

خود را معرفی کردن

Ex:

مهمان‌ها یکی یکی معرفی شدند.

comportar [فعل]
اجرا کردن

رفتار کردن

Ex:

من در جلسه بد رفتار کردم.

respetar [فعل]
اجرا کردن

رعایت کردن

Ex:

ما رعایت می‌کنیم برنامه کاری را برای وقت‌شناس بودن.

inclinar [فعل]
اجرا کردن

متمایل بودن

Ex:

آن‌ها تمایل دارند تصمیمات مبتنی بر تجربه بگیرند.