هویت، شخصیت و ارائه خود - Queer Slang & Expressions

Here you will find slang and expressions from queer communities, reflecting identities, experiences, and culture in casual, creative language.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
هویت، شخصیت و ارائه خود
Achillean [صفت]
اجرا کردن

آشیل‌گونه

Ex:

یک زیرپیرنگ آشیل‌گونه قسمت را بسیار شدیدتر کرد.

beard [اسم]
اجرا کردن

پوشش

Ex: He brought a beard to the party to keep the press away .

او یک همراه نمایشی به مهمانی آورد تا مطبوعات را دور نگه دارد.

binding [اسم]
اجرا کردن

فشرده‌سازی سینه

Ex:

بایندینگ به او کمک می‌کند تا در حین تمرینات احساس اطمینان بیشتری کند.

camp [صفت]
اجرا کردن

اغراق‌آمیز

Ex:

آن مهمانی حال و هوای کمپ داشت با پولک و نئون در همه جا.

closeted [صفت]
اجرا کردن

فرد محتاط (از نظر آشکار ساختن هویت جنسی)

Ex: That closeted actor remained private about his personal life .

آن بازیگر پنهان‌کار در مورد زندگی شخصی‌اش خصوصی باقی ماند.

اجرا کردن

از گرایش یا هویت جنسی خود پرده برداشتن

Ex: She is currently considering whether to come out of the closet to her family and friends .
folx [اسم]
اجرا کردن

مردم

Ex:

او پست کرد: «Folx، رویداد امشب را فراموش نکنید!»

to cruise [فعل]
اجرا کردن

فلرت کردن

Ex: Some people still cruise discreetly in certain neighborhoods .

برخی افراد هنوز در محله‌های خاصی به صورت محرمانه کروز می‌کنند.

femboy [اسم]
اجرا کردن

فمبوی

Ex:

آن فمبوی یک سلفی از لباسش را آنلاین پست کرد و حمایت زیادی دریافت کرد.

gaydar [اسم]
اجرا کردن

گیدار

Ex:

آن هشدار گیدار زمانی که او دید آن دو در حال گفتگو هستند، فعال شد.

gaymer [اسم]
اجرا کردن

گیمر-الجی‌بی‌تی‌کیوآی‌ای+

Ex:

آن گیمر یک تورنمنت برای گیمرهای کوئر برگزار کرد.

اجرا کردن

هموفلکسیبل

Ex:

او در مورد هموفلکس‌ایبل بودن شوخی کرد در حالی که درباره علاقه به یک همکار صحبت می‌کرد.

outsider [اسم]
اجرا کردن

حاشیه‌نشین

Ex: That outsider challenges conventions in both queer and mainstream spaces .
Miss Thing [اسم]
اجرا کردن

دختر چیز

Ex:

خانم چیز پرحاشیه‌ترین و سرگرم‌کننده‌ترین سخنرانی را ایراد کرد.

trade [اسم]
اجرا کردن

یک پسر مستقیم

Ex: That trade joined them at the Pride parade .

ترید به آن‌ها در رژه افتخار پیوست.

roommate [اسم]
اجرا کردن

همدم زندگی

Ex: That roommate held hands with them while watching a movie at home .

هماتاقی هنگام تماشای فیلم در خانه دستشان را گرفت.

gold star [اسم]
اجرا کردن

ستاره طلایی

Ex:

او با افتخار گفت که در گروه چت یک ستاره طلایی است.

اجرا کردن

هتروفلکسیبل

Ex:

او شوخی کرد که هتروفلکسیبل است و برای سورپرایزها باز است.

top [اسم]
اجرا کردن

شریک فعال

Ex: That top playfully teased his partner during foreplay .

آن تاپ در حین پیش‌نوازی، شریکش را بازیگوشانه اذیت می‌کرد.

bottom [اسم]
اجرا کردن

منفعل

Ex: That bottom teased his partner while staying receptive .

آن bottom در حالی که پذیرا باقی می‌ماند، شریکش را دست می‌انداخت.

service top [اسم]
اجرا کردن

سرویس تاپ

Ex:

سرویس تاپ‌ها اغلب می‌پرسند: «بعد از این چه کاری می‌خواهی انجام دهم؟»

اجرا کردن

شریک پذیرنده پرانرژی

Ex:

آنها او را به خاطر پاور باتم نهایی بودن مسخره کردند.

vers [اسم]
اجرا کردن

ورس

Ex:

آن ورس درباره عوض کردن نقش‌ها امشب با شریکش شوخی کرد.

switch [اسم]
اجرا کردن

فرد همه‌کاره

Ex: That switch energy makes dating easier .

آن انرژی سویچ قرار گذاشتن را آسان‌تر می‌کند.

drag queen [اسم]
اجرا کردن

دراگ کوئین

Ex:

او یک افسانه محلی در شهر به عنوان یک دراگ کوئین است.

bio queen [اسم]
اجرا کردن

بیو کوئین

Ex:

او شوخی کرد که bio queen گروه دوستان است.