واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - Architecture

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به معماری را یاد خواهید گرفت که برای آزمون آیلتس آکادمیک پایه ضروری هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
blueprint [اسم]
اجرا کردن

نقشه ساخت

Ex: Students studied the blueprint to understand the building 's structure .

دانش‌آموزان طرح را برای درک ساختار ساختمان مطالعه کردند.

structure [اسم]
اجرا کردن

بنا

Ex: The architect designed a sustainable structure using environmentally friendly materials .

معمار یک سازه پایدار را با استفاده از مواد دوستدار محیط زیست طراحی کرد.

plan [اسم]
اجرا کردن

نقشه (ترسیم‌شده)

Ex: The builder followed the plan of the house to ensure accurate construction .

سازنده طرح خانه را دنبال کرد تا ساخت و ساز دقیق را تضمین کند.

foundation [اسم]
اجرا کردن

پی (ساختمان)

Ex: The homeowner hired a contractor to repair the cracked foundation of their house , preventing further structural damage .

صاحبخانه یک پیمانکار را برای تعمیر فونداسیون ترک خورده خانه‌اش استخدام کرد تا از آسیب‌های ساختاری بیشتر جلوگیری کند.

material [اسم]
اجرا کردن

ماده

Ex: Plastic is a synthetic material derived from petroleum and widely used in the production of various products , including packaging , toys , and household items .

پلاستیک یک ماده مصنوعی مشتق شده از نفت است که به طور گسترده در تولید محصولات مختلف از جمله بسته‌بندی، اسباب‌بازی و لوازم خانگی استفاده می‌شود.

ceiling [اسم]
اجرا کردن

سقف (درون ساختمان)

Ex: He used a long brush to paint the high ceiling of the living room .

او از یک قلم موی بلند برای رنگ آمیزی سقف بلند اتاق نشیمن استفاده کرد.

roof [اسم]
اجرا کردن

سقف

Ex: She sat on the roof of her car to enjoy a picnic under the stars .

او روی سقف ماشینش نشست تا از یک پیک نیک زیر ستاره‌ها لذت ببرد.

exit [اسم]
اجرا کردن

خروجی

Ex: The bus driver reminded the passengers to use the rear exit when disembarking to keep the front clear .

راننده اتوبوس به مسافران یادآوری کرد که هنگام پیاده شدن از خروجی عقب استفاده کنند تا جلوی اتوبوس خلوت بماند.

staircase [اسم]
اجرا کردن

راه‌پله

Ex: He decorated the staircase with holiday lights .

او پله‌ها را با چراغ‌های تعطیلات تزئین کرد.

hallway [اسم]
اجرا کردن

راهرو

Ex: The hallway was so narrow that two people could n't walk side by side .

راهرو آنقدر باریک بود که دو نفر نمی‌توانستند کنار هم راه بروند.

tower [اسم]
اجرا کردن

برج

Ex: A new skyscraper will have a tower at its peak for decoration .

یک آسمان‌خراش جدید در قله خود یک برج برای تزئین خواهد داشت.

اجرا کردن

ساخت‌وساز

Ex:

کارگران ساختمان باید همیشه تجهیزات محافظتی بپوشند.

landscaping [اسم]
اجرا کردن

محوطه‌سازی

Ex: The city 's landscaping project transformed the vacant lot into a community garden .

پروژه محوطه‌سازی شهر، زمین خالی را به یک باغ عمومی تبدیل کرد.

column [اسم]
اجرا کردن

ستون

Ex: The architect designed the modern office building with sleek , minimalist columns .

معمار ساختمان اداری مدرن را با ستون‌های شیک و مینیمالیستی طراحی کرد.

entrance [اسم]
اجرا کردن

ورودی

Ex:

ورودی جانبی برای تحویل کالا استفاده می‌شود.

perspective [اسم]
اجرا کردن

ژرفانمایی (هنر)

Ex: Renaissance artists mastered perspective to bring their scenes to life .

هنرمندان رنسانس بر پرسپکتیو تسلط یافتند تا صحنه‌های خود را زنده کنند.

fence [اسم]
اجرا کردن

حصار

Ex: The house with the white fence is my uncle 's .

خانه با حصار سفید متعلق به عموی من است.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی