واژگان سطح فوق متوسط - خطر و جسارت

در این درس، کلمات مرتبط با خطر و جسارت، از جمله ریسک و شجاعت، بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
la amenaza [اسم]
اجرا کردن

تهدید

Ex:

این بیماری به یک تهدید برای جامعه تبدیل شد.

اجرا کردن

آسیب

Ex:

توفان به کل منطقه آسیب وارد کرد.

advertencia [اسم]
اجرا کردن

اخطار

Ex:

آن‌ها هشدارهای ایمنی را در کارخانه قرار دادند.

اجرا کردن

تصادف

Ex:

راننده مسئول حادثه بود.

اجرا کردن

آسیب‌پذیری

Ex:

قرار گرفتن در معرض خطرات طبیعی نیاز به احتیاط دارد.

اجرا کردن

موقعیت اضطراری

Ex:

در طول وضعیت اضطراری، تمام منابع بسیج شدند.

اجرا کردن

بی‌پروایی

Ex:

بی‌پروایی همیشه پاداش داده نمی‌شود.

la audacia [اسم]
اجرا کردن

جسارت

Ex:

جسارت در تصمیم‌گیری می‌تواند مسیر یک پروژه را تغییر دهد.

اجرا کردن

شجاعت

Ex:

جرأت در موقعیت‌های دشوار مورد تقدیر همه قرار نمی‌گیرد.

اجرا کردن

بی‌احتیاطی

Ex:

بی‌احتیاطی در شنا در آب‌های عمیق خطرناک است.

la osadía [اسم]
اجرا کردن

جسارت

Ex:

جرأت همیشه عاقلانه نیست.

اجرا کردن

ماجراجو

Ex:

ماجراجو مکان‌هایی را کشف کرد که هیچ‌کس از آنها بازدید نکرده بود.

atrever [فعل]
اجرا کردن

جرئت کردن

Ex:

او جرأت کرد که چیز جدیدی را امتحان کند.

osar [فعل]
اجرا کردن

جرات کردن

Ex:

جرأت کردن برای کاوش در ناشناخته‌ها می‌تواند خطرناک باشد.

arriesgar [فعل]
اجرا کردن

به خطر انداختن

Ex:

کارآفرین برای نوآوری، سرمایه خود را به خطر انداخت.

jugar [فعل]
اجرا کردن

ریسک کردن

Ex:

او سلامتی خود را در آن سفر خطرناک به خطر انداخت.

rescatar [فعل]
اجرا کردن

نجات دادن

Ex:

ما به یک برنامه برای نجات قربانیان زمین‌لرزه نیاز داریم.

intrépido [صفت]
اجرا کردن

دلیر

Ex:

خلبان نترس در شرایط سخت فرود آمد.

precario [صفت]
اجرا کردن

مخاطره‌آمیز

Ex:

آنها در شرایط نابسامان بدون آب و برق زندگی می‌کردند.

valeroso [صفت]
اجرا کردن

شجاع

Ex:

فقط شجاع‌ترین‌ها جرات صعود به آن کوه را دارند.

intrépido [صفت]
اجرا کردن

دلیر

Ex:

خلبان نترس در شرایط سخت فرود آمد.