واژگان سطح فوق متوسط - Tecnología

در این درس، کلمات مربوط به فناوری، از جمله ابزارها، دستگاه‌ها و نوآوری بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
desplazar [فعل]
اجرا کردن

اسکرول کردن

Ex:

با اسکرول کردن صفحه، مقالات جدید به طور خودکار ظاهر می‌شوند.

cliquear [فعل]
اجرا کردن

کلیک کردن

Ex:

قبل از بستن سند، فراموش نکنید که روی "ذخیره" کلیک کنید.

cortar [فعل]
اجرا کردن

کات کردن

Ex:

عملکرد برش عنصر را در کلیپ‌بورد نگه می‌دارد.

اجرا کردن

راه‌اندازی مجدد

Ex:

بستن برنامه را با راه‌اندازی مجدد اشتباه نگیرید.

hackear [فعل]
اجرا کردن

هک کردن

Ex:

هک کردن یک شبکه عمومی بدون مجوز جرم است.

guglear [فعل]
اجرا کردن

در گوگل جستجو کردن

Ex:

قبل از پرسیدن، سعی کن جواب را گوگل کنی.

aparato [اسم]
اجرا کردن

دستگاه

Ex:

او دستگاه را در جعبه گذاشت.

el PIN [اسم]
اجرا کردن

پین

Ex:

اگر PIN خود را فراموش کردید، می‌توانید آن را با بانک خود بازنشانی کنید.

el bug [اسم]
اجرا کردن

اشکال سیستمی

Ex:

این باگ باعث می‌شود داده‌ها به درستی ذخیره نشوند.

el puerto [اسم]
اجرا کردن

درگاه

Ex:

پرینتر به طور خودکار به پورت صحیح متصل شد.

la cookie [اسم]
اجرا کردن

کوکی

Ex:

برخی از کاربران کوکی‌ها را غیرفعال می‌کنند تا حریم خصوصی خود را محافظت کنند.

اجرا کردن

دسکتاپ

Ex:

من یک سند موقت را مستقیماً روی دسکتاپ ذخیره کردم.

la interfaz [اسم]
اجرا کردن

رابط کاربری

Ex:

این رابط امکان سفارشی‌سازی چیدمان پنل‌های کاری را فراهم می‌کند.

el servidor [اسم]
اجرا کردن

سرور (رایانه)

Ex:

داده‌ها روی یک سرور امن در ابر ذخیره می‌شوند.

اجرا کردن

هوش مصنوعی

Ex:

هوش مصنوعی به ربات‌ها اجازه می‌دهد تا اشیاء و افراد را تشخیص دهند.

اجرا کردن

نمایشگر لمسی

Ex:

صفحه‌های لمسی در تبلت‌ها و گوشی‌های هوشمند رایج هستند.

el wifi [اسم]
اجرا کردن

وای فای

Ex:

وای‌فای امروز خیلی کند است.

la consola [اسم]
اجرا کردن

کنسول

Ex:

من کنسول را به اینترنت متصل کردم.

اجرا کردن

وب‌سایت

Ex:

آن‌ها طراحی وب‌سایت را به‌روزرسانی کردند.

اجرا کردن

پایگاه داده

Ex:

این برنامه به یک پایگاه داده خارجی متصل می‌شود.

اجرا کردن

بی‌سیم

Ex:

دوربین امنیتی بی‌سیم ویدیو را به صورت زنده پخش می‌کند.

virtual [صفت]
اجرا کردن

مجازی

Ex:

دنیای مجازی فرصت‌های زیادی ارائه می‌دهد.