واژگان سطح فوق متوسط - دین

در این درس، کلمات درباره دین، از جمله باورها، ادیان و آیین‌ها بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
el profeta [اسم]
اجرا کردن

پیامبر

Ex:

پیامبر رویاهایش را نوشت.

اجرا کردن

عیسی مسیح

Ex:

کتاب مقدس زندگی عیسی مسیح را روایت می‌کند.

el papa [اسم]
اجرا کردن

پاپ

Ex:

بسیاری از مؤمنان به پاپ گوش دادند.

el cardenal [اسم]
اجرا کردن

کاردینال

Ex:

کاردینال از پاپ در سخنرانی‌اش حمایت کرد.

el pastor [اسم]
اجرا کردن

رهبر روحانی

Ex:

بچه‌ها به کشیش سلام کردند.

apóstol [اسم]
اجرا کردن

حواری (مسیحیت)

Ex:

عیسی مسیح دوازده حواری را برگزید.

el monje [اسم]
اجرا کردن

راهب

Ex:

من با یک راهب بودایی آشنا شدم.

la monja [اسم]
اجرا کردن

راهبه

Ex:

بسیاری از راهبه‌ها در مأموریت‌ها کار می‌کنند.

el imán [اسم]
اجرا کردن

امام جماعت

Ex:

امام قرآن را توضیح داد.

el rabino [اسم]
اجرا کردن

خاخام

Ex:

جامعه به خاخام احترام می‌گذارد.

el chamán [اسم]
اجرا کردن

شمن

Ex:

روستا به شمن اعتماد می‌کند.

el idolo [اسم]
اجرا کردن

بت

Ex:

بت یک خدای باستانی را نشان می‌دهد.

el fiel [اسم]
اجرا کردن

فرد باایمان

Ex:

بسیاری از مؤمنان در مراسم عشای ربانی شرکت کردند.

el pecador [اسم]
اجرا کردن

گناهدار

Ex:

کلیسا می‌آموزد که چگونه گناهکار را ببخشیم.

اجرا کردن

اعتراف

Ex:

اعتراف به کاهش احساس گناه او کمک کرد.

la misa [اسم]
اجرا کردن

مراسم عشای ربانی (مسیحیت)

Ex:

مراسم عشای ربانی در کلیسای شهر برگزار می‌شود.

el salmo [اسم]
اجرا کردن

سرود روحانی

Ex:

مزمور درباره ایمان و امید صحبت می‌کند.

el gospel [اسم]
اجرا کردن

انجیل

Ex:

آنها انجیل را به کودکان آموختند.

la oración [اسم]
اجرا کردن

دعا

Ex:

نماز به آرام کردن قلب کمک می‌کند.

el infierno [اسم]
اجرا کردن

جهنم

Ex:

جهنم مجازات ابدی را نشان می‌دهد.

el cielo [اسم]
اجرا کردن

بهشت

Ex:

آنها معتقدند که بهشت پر از نور است.

el corona [اسم]
اجرا کردن

هاله‌ی نور

Ex:

فرشته یک هاله درخشان دارد.

اجرا کردن

عرفان

Ex:

عرفان مسیحی متون معنوی بسیاری تولید کرده است.

اجرا کردن

تقدیس

Ex:

احترام با احترام نشان داده می‌شود.

piadoso [صفت]
اجرا کردن

دین‌دار

Ex:

یک فرد پرهیزگار از تعالیم ایمان خود پیروی می‌کند.

santo [صفت]
اجرا کردن

مقدس

Ex:

معبد برای همه مؤمنان مقدس است.

pagano [صفت]
اجرا کردن

مشرک

Ex:

جشن دارای ریشه‌های بت‌پرستانه است.

bendecir [فعل]
اجرا کردن

تقدیس کردن

Ex:

قبل از سفر، کشیش مسافران را برکت داد.

rezar [فعل]
اجرا کردن

دعا کردن

Ex:

مادربزرگم به من یاد داد که نماز بخوانم وقتی کودک بودم.