واژگان سطح فوق متوسط - امور مالی و بانکداری

در این درس، کلمات مربوط به امور مالی و بانکی، از جمله پول، اعتبار و پس‌انداز بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح فوق متوسط
اجرا کردن

حساب جاری

Ex:

برای دریافت حقوق، به یک حساب جاری نیاز دارم.

اجرا کردن

حساب پس‌انداز

Ex:

حساب پس‌انداز استفاده از آن آسان و امن است.

la factura [اسم]
اجرا کردن

فاکتور

Ex:

فاکتور شامل مالیات بر ارزش افزوده است.

el cheque [اسم]
اجرا کردن

چک (پول)

Ex:

آیا می‌توانم در این فروشگاه با چک پرداخت کنم؟

el ingreso [اسم]
اجرا کردن

درآمد

Ex:

او تمام درآمدهای خود را به دولت اعلام کرد.

el anticipo [اسم]
اجرا کردن

پیش‌پرداخت

Ex:

بدون پیش‌پرداخت نمی‌توانیم سفارش شما را پردازش کنیم.

اجرا کردن

سپرده

Ex:

بانک سپرده را در پایان اجاره بازگرداند.

اجرا کردن

تراکنش

Ex:

قبل از تأیید، جزئیات تراکنش را بررسی کنید.

اجرا کردن

کارت نقدی

Ex:

کارت بانکی دارای محدودیت برداشت روزانه است.

اجرا کردن

کارت هدیه

Ex:

کارت هدیه در عرض یک سال منقضی می‌شود.

el bono [اسم]
اجرا کردن

کوپن

Ex:

کوپن شامل دسترسی نامحدود به باشگاه ورزشی می‌شود.

la cuota [اسم]
اجرا کردن

دستمزد

Ex:

هزینه ثبت‌نام 50 یورو است.

el fondo [اسم]
اجرا کردن

سرمایه

Ex:

صندوق عمومی، کارهای اجتماعی را تأمین مالی می‌کند.

el IVA [اسم]
اجرا کردن

مالیات بر ارزش افزوده

Ex:

مالیات بر ارزش افزوده کاهش‌یافته به برخی کالاهای اساسی سود می‌رساند.

la alcabala [اسم]
اجرا کردن

مالیات فروش

Ex:

در پرو، آلکابالا 3% از ارزش ملک است.

asequible [صفت]
اجرا کردن

مقرون‌به‌صرفه

Ex:

من به دنبال یک مسکن مقرون‌به‌صرفه برای خانواده‌ام هستم.

reembolsar [فعل]
اجرا کردن

باز پرداخت کردن

Ex:

برای اینکه پول را بازپرداخت کنند، باید رسید ارائه شود.

ahorrar [فعل]
اجرا کردن

ذخیره کردن

Ex:

ما با استفاده از حمل و نقل عمومی زمان صرفه‌جویی می‌کنیم.

deber [فعل]
اجرا کردن

بدهکار بودن

Ex:

فراموش نکن که به تأمین‌کننده پول بدهکار هستی.

costar [فعل]
اجرا کردن

هزینه داشتن

Ex:

سفر برایمان هزینه زیادی از زمان و تلاش داشت.

empeñar [فعل]
اجرا کردن

گرو گذاشتن

Ex:

برای پرداخت بدهی، مبلمان را empeñar کردند.