کتاب 'فور کرنرز' 3 - واحد 1 درس C

در اینجا واژگان از واحد 1 درس C در کتاب درسی Four Corners 3 را پیدا خواهید کرد، مانند "حسود"، "تشنه"، "عصبی" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'فور کرنرز' 3
angry [صفت]
اجرا کردن

عصبانی

Ex: They were angry about the delay in their flight .

آن‌ها به دلیل تأخیر پروازشان عصبانی بودند.

busy [صفت]
اجرا کردن

پرمشغله

Ex: As a small business owner , Mark is always busy with managing orders , inventory , and customer inquiries .

به عنوان صاحب یک کسب‌وکار کوچک، مارک همیشه با مدیریت سفارشات، موجودی و درخواست‌های مشتری مشغول است.

hungry [صفت]
اجرا کردن

گرسنه

Ex: The hungry traveler stopped at a restaurant for a meal .

مسافر گرسنه برای صرف غذا در یک رستوران توقف کرد.

jealous [صفت]
اجرا کردن

حسود

Ex: She was jealous of her sister 's success .

او از موفقیت خواهرش حسادت می‌کرد.

lonely [صفت]
اجرا کردن

تنها

Ex: The lonely boy sat quietly in the corner of the playground .

پسر تنها آرام در گوشه زمین بازی نشسته بود.

nervous [صفت]
اجرا کردن

مضطرب

Ex: She fidgeted with her pen , clearly nervous about the upcoming test .

او با خودکارش بازی می‌کرد، واضح بود که از آزمون پیش رو نگران است.

scared [صفت]
اجرا کردن

ترسیده

Ex: She was scared to walk alone in the dark .

او از راه رفتن به تنهایی در تاریکی می‌ترسید.

sleepy [صفت]
اجرا کردن

خواب‌آلود

Ex: The sound of rain outside and the dim lighting in the room made her feel pleasantly sleepy .

صدای باران بیرون و نور کم در اتاق باعث شد او احساس خواب‌آلودگی دلپذیری کند.

thirsty [صفت]
اجرا کردن

تشنه

Ex: The warm weather made them feel thirsty .

هوای گرم باعث شد که آنها احساس تشنگی کنند.

upset [صفت]
اجرا کردن

ناراحت

Ex: The child felt upset after losing his favorite toy .

کودک پس از گم کردن اسباب‌بازی مورد علاقه‌اش احساس ناراحتی کرد.