مواد غذایی - آجیل و خشکبار

در اینجا نام انواع آجیل و دانه‌ها را به انگلیسی یاد خواهید گرفت مانند "بادام"، "بلوط" و "پسته".

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
مواد غذایی
almond [اسم]
اجرا کردن

بادام

Ex: The monkey skillfully plucked the almonds from the tree .

میمون با مهارت بادام‌ها را از درخت چید.

cashew [اسم]
اجرا کردن

بادام هندی

Ex: He used crushed cashews to garnish his stir-fry for added crunch and flavor .

او از بادام هندی خرد شده برای تزئین غذای سرخ کرده خود برای اضافه کردن تردی و طعم استفاده کرد.

chestnut [اسم]
اجرا کردن

میوه شاه‌بلوط

Ex: He snacked on roasted chestnuts while strolling through the park on a chilly day .

او در یک روز سرد در حالی که در پارک قدم می‌زد، از شاه‌بلوط بو داده به عنوان میان‌وعده استفاده کرد.

coconut [اسم]
اجرا کردن

نارگیل

Ex: He bought a whole coconut from the market and used a hammer to break it open .

او یک نارگیل کامل از بازار خرید و از چکش برای شکستن آن استفاده کرد.

hazelnut [اسم]
اجرا کردن

فندق

Ex: She baked a batch of delicious hazelnut cookies .

او یک دسته کلوچه خوشمزه فندقی پخت.

اجرا کردن

ماکادمیا

Ex: He used crushed macadamia nuts to add texture and flavor to his homemade cookies .

او از آجیل ماکادمیا خرد شده برای اضافه کردن بافت و طعم به کلوچه‌های خانگی خود استفاده کرد.

peanut [اسم]
اجرا کردن

بادام‌زمینی

Ex:

او یک کیسه کوچک از بادام زمینی برای سفر جاده‌ای خود بسته‌بندی کرد.

pecan [اسم]
اجرا کردن

پیکن (گردوی آمریکایی)

Ex:

پای پیکان یک دسر سنتی در جنوب ایالات متحده است.

pine nut [اسم]
اجرا کردن

*دانه کاج

Ex: They went for a hike in the woods and found a pine tree with abundant pine nuts .

آنها به پیاده‌روی در جنگل رفتند و یک درخت کاج با دانه‌های کاج فراوان پیدا کردند.

pistachio [اسم]
اجرا کردن

پسته

Ex: He used ground pistachios in his homemade ice cream for a rich and creamy texture .

او از پسته آسیاب شده در بستنی خانگی خود برای بافتی غنی و خامه‌ای استفاده کرد.

walnut [اسم]
اجرا کردن

گردو

Ex: We gathered a handful of walnuts and tossed them into the air , trying to catch them in our mouths .

ما یک مشت گردو جمع کردیم و آنها را به هوا پرتاب کردیم، سعی کردیم با دهانمان آنها را بگیریم.

اجرا کردن

گردوی سیاه

Ex: It took some effort , but I managed to extract the meat from the black walnut shell .

کمی تلاش لازم بود، اما توانستم مغز را از پوسته گردوی سیاه خارج کنم.

اجرا کردن

گردو ژاپنی

Ex: She discovered a bag of freshly roasted Japanese walnuts at the local market.

او یک کیسه از گردوی ژاپنی تازه برشته شده را در بازار محلی کشف کرد.

Brazil nut [اسم]
اجرا کردن

فندقی برزیلی

Ex: He enjoyed a handful of Brazil nuts as a nutritious snack during his hiking adventure.

او از یک مشت آجیل برزیلی به عنوان یک میان وعده مغذی در ماجراجویی پیاده روی خود لذت برد.

butternut [اسم]
اجرا کردن

گردوی سفید

Ex: We sat by the fireplace , cracking open butternuts and sharing stories .

کنار شومینه نشستیم، بادام هندی می‌شکستیم و داستان‌ها را به اشتراک می‌گذاشتیم.

اجرا کردن

فندق شیلی

Ex: They discovered a hidden grove of Chilean hazelnut trees while hiking.

آنها در حال پیاده‌روی یک بیشه پنهان از درختان فندق شیلیایی را کشف کردند.

kola nut [اسم]
اجرا کردن

دانه کولا

Ex: She carefully arranged a selection of kola nuts on a decorative plate .

او با دقت یک انتخاب از آجیل کولا را روی یک بشقاب تزئینی چید.

filbert [اسم]
اجرا کردن

*فندق

Ex: We sat around the picnic blanket , passing a bowl of filberts , enjoying their crunchy texture .

ما دور پیکنیک پتو نشستیم، یک کاسه فندق را به هم می‌دادیم و از بافت ترد آن لذت می‌بردیم.

acorn [اسم]
اجرا کردن

بلوط فندقی

Ex: They watched as squirrels busily gathered acorns , storing them away for the winter .

آنها تماشا می‌کردند که سنجاب‌ها مشغول جمع‌آوری بلوط هستند و آن‌ها را برای زمستان ذخیره می‌کنند.

breadnut [اسم]
اجرا کردن

نان‌میوه

Ex: It took some effort , but I managed to crack open the breadnut 's hard shell .

کمی تلاش لازم بود، اما توانستم پوسته سخت نان‌میوه را بشکنم.

hickory nut [اسم]
اجرا کردن

گردوی آمریکایی

Ex: They gathered hickory nuts from the forest floor , filling their baskets with the treasure trove of large and flavorful nuts .

آنها آجیل هیکوری را از کف جنگل جمع آوری کردند، سبدهای خود را با گنجینه‌ای از آجیل‌های بزرگ و خوشمزه پر کردند.

areca nut [اسم]
اجرا کردن

پوپل

Ex: They sat in a circle , passing around a box of areca nuts , engaging in lively discussions and laughter .

آن‌ها در یک دایره نشستند، یک جعبه فوفل را به گردش درآوردند، در گفتگوهای پرجنب‌وجوش و خنده شرکت کردند.

اجرا کردن

تخم کدو

Ex: As he explored the farmers ' market , he discovered a bag of spiced pumpkin seeds .

در حالی که او بازار کشاورزان را کاوش می‌کرد، یک کیسه از دانه‌های کدو تنبل ادویه‌دار را کشف کرد.

اجرا کردن

تخمه آفتاب‌گردان

Ex: As he explored the farmers ' market , he discovered a bag of salted and roasted sunflower seeds .

در حالی که در بازار کشاورزان گشت می‌زد، یک کیسه از دانه‌های آفتابگردان نمکی و بو داده را کشف کرد.

sesame seed [اسم]
اجرا کردن

*تخم کنجد

Ex: They ground sesame seeds into a paste and used it as a base for making tahini sauce .

آنها دانه های کنجد را به خمیر تبدیل کردند و از آن به عنوان پایه ای برای ساخت سس طحینه استفاده کردند.