مواد غذایی - گیاهان دارویی و ادویه جات

در اینجا نام گیاهان مختلف را به انگلیسی یاد خواهید گرفت مانند "نعنا"، "پونه کوهی" و "جعفری".

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
مواد غذایی
alexanders [اسم]
اجرا کردن

جعفری اسب

Ex: She carefully harvested the tender leaves of the Alexander plant for her herbal tea.

او با دقت برگ‌های نرم گیاه Alexanders را برای چای گیاهی خود برداشت کرد.

alkanet [اسم]
اجرا کردن

شنگار

Ex: I brewed a cup of alkanet tea , enjoying its calming effect and vibrant color .

من یک فنجان چای alkanet دم کردم، از اثر آرامش‌بخش و رنگ زنده آن لذت بردم.

angelica [اسم]
اجرا کردن

سنبل ختایی

Ex: He brewed a cup of soothing angelica tea to help calm his nerves after a long day .

او یک فنجان چای آرام‌بخش آنژلیکا دم کرد تا بعد از یک روز طولانی به آرامش اعصابش کمک کند.

artemisia [اسم]
اجرا کردن

درمنه

Ex: As the wind blew gently , the silver-gray leaves of artemisia danced in the breeze .

همانطور که باد به آرامی می‌وزید، برگ‌های نقره‌ای-خاکستری درمنه در نسیم می‌رقصیدند.

basil [اسم]
اجرا کردن

ریحان

Ex: She visited the farmer 's market and bought a bunch of fresh basil .

او از بازار کشاورزان دیدن کرد و یک دسته ریحان تازه خرید.

bay leaf [اسم]
اجرا کردن

برگ بو

Ex: She picked a fresh bay leaf from her herb garden and placed it on top of her roasted chicken .

او یک برگ بو تازه از باغ گیاهانش چید و آن را روی مرغ کبابی اش گذاشت.

borage [اسم]
اجرا کردن

گل‌گاوزبان

Ex: He admired the vibrant blue flowers of borage in his garden , attracting bees and butterflies .

او از گل‌های آبی پررنگ گل گاوزبان در باغش که زنبورها و پروانه‌ها را جذب می‌کرد، تحسین کرد.

chervil [اسم]
اجرا کردن

جعفری فرنگی

Ex: We sprinkled chervil over our roasted vegetables , elevating their taste with a hint of herbaceous goodness .

ما شوید فرنگی را روی سبزیجات کبابیمان پاشیدیم، که طعم آنها را با نواری از خوبی گیاهی بالا برد.

chicory [اسم]
اجرا کردن

کاسنی

Ex: It reminded her of her childhood when her grandmother used to cook chicory with bacon .

این او را به یاد دوران کودکی اش انداخت که مادربزرگش کاسنی را با بیکن می‌پخت.

chives [اسم]
اجرا کردن

تره

Ex: He chopped some chives and mixed them into his sour cream .

او مقداری تره خرد کرد و آن را با خامه ترش مخلوط کرد.

cilantro [اسم]
اجرا کردن

گشنیز

Ex:

گشنیز اغلب در آشپزی مکزیکی استفاده می‌شود.

clary sage [اسم]
اجرا کردن

مریم‌گلی مرموک

Ex: She carefully placed a few drops of clary sage essential oil into the diffuser , filling the room with its calming aroma .

او با دقت چند قطره از روغن ضروری مریم گلی را در دیفیوزر ریخت، اتاق را با عطر آرامش‌بخش آن پر کرد.

clove [اسم]
اجرا کردن

ادویه معطر میخک

Ex: Chewing on a clove can help alleviate a toothache .

جویدن یک میخک می‌تواند به تسکین دندان‌درد کمک کند.

coriander [اسم]
اجرا کردن

گشنیز

Ex: She discovered a new recipe that called for coriander as a key ingredient .

او یک دستور العمل جدید کشف کرد که به گشنیز به عنوان یک ماده کلیدی نیاز داشت.

costmary [اسم]
اجرا کردن

شاهسپرغم

Ex: He brewed a cup of costmary tea to soothe his upset stomach after a heavy meal.

او یک فنجان چای کوستماری دم کرد تا معده ناراحت خود را پس از یک وعده غذایی سنگین آرام کند.

dill [اسم]
اجرا کردن

شوید (گیاه‌شناسی)

Ex: The dill seasoning blended perfectly with the creamy sauce of the chicken pasta .

چاشنی شوید به طور کامل با سس خامه‌ای پاستای مرغ ترکیب شد.

fennel [اسم]
اجرا کردن

رازیانه

Ex: I love using fennel in my recipes as it adds a unique and pleasant smell to the dish .

من عاشق استفاده از رازیانه در دستورهای غذایی‌ام هستم چون بوی منحصر به فرد و خوشایندی به غذا می‌دهد.

garlic [اسم]
اجرا کردن

سیر

Ex:

سیر یک ماده کلیدی در بسیاری از غذاهای ایتالیایی است.

hyssop [اسم]
اجرا کردن

زوفا

Ex: He carefully harvested the hyssop from his garden and dried the leaves to make a soothing tea .

او با دقت زوفا را از باغش برداشت کرد و برگ‌ها را خشک کرد تا یک چای آرام‌بخش درست کند.

lavender [اسم]
اجرا کردن

اسطوخودوس (گیاه)

Ex: The lavender in the pot had grown tall and lush over the summer .

اسطوخودوس در گلدان در طول تابستان بلند و سرسبز رشد کرده بود.

lemon balm [اسم]
اجرا کردن

فرنجمشک

Ex: She enjoys adding lemon balm to her tea for a refreshing and calming experience .

او از اضافه کردن بادرنجبویه به چای خود برای یک تجربه طراوت‌بخش و آرامش‌بخش لذت می‌برد.

licorice [اسم]
اجرا کردن

آب‌نبات شیرین‌بیان

Ex: She loved the sweet taste of licorice , and she always kept a bag of licorice candies in her purse .

او عاشق طعم شیرین شیرین بیان بود و همیشه یک بسته آبنبات شیرین بیان در کیفش داشت.

lovage [اسم]
اجرا کردن

انگدان (گیاه)

Ex: She visited a local herb shop and picked up a small bunch of lovage .

او از یک فروشگاه گیاهان محلی دیدن کرد و یک دسته کوچک از لواژ برداشت.

marjoram [اسم]
اجرا کردن

مرزنجوش

Ex: They harvested the marjoram leaves from their garden and used them to infuse oil for salad dressings .

آنها برگ‌های مرزنجوش را از باغ خود برداشتند و از آن‌ها برای عطر دادن به روغن برای سس سالاد استفاده کردند.

mastic [اسم]
اجرا کردن

*مصطکی

Ex: He adds a pinch of mastic to his homemade ice cream for a unique flavor.

او یک نوک انگشت مستیک به بستنی خانگی خود اضافه می‌کند تا طعمی منحصر به فرد داشته باشد.

mint [اسم]
اجرا کردن

نعناع

Ex: She loves the refreshing taste of mint in her iced tea on a hot summer day .

او عاشق طعم خنک نعنا در چای سردش در یک روز گرم تابستانی است.

mustard [اسم]
اجرا کردن

برگ خردل

Ex: He steamed mustard leaves for a side dish .
oregano [اسم]
اجرا کردن

پونه کوهی

Ex: The aroma of oregano filled the kitchen as it simmered in the tomato soup .

عطر پونه کوهی آشپزخانه را پر کرد در حالی که در سوپ گوجه فرنگی می‌پخت.

parsley [اسم]
اجرا کردن

جعفری (گیاه)

Ex: He mixed parsley into the stuffing for extra flavor .
pennyroyal [اسم]
اجرا کردن

پونه

Ex: He carefully brewed a cup of pennyroyal tea, savoring its calming and aromatic properties.

او با دقت یک فنجان چای پونه دم کرد، از خواص آرامش‌بخش و معطر آن لذت برد.

peppermint [اسم]
اجرا کردن

*نعناع فلفلی

Ex: He enjoyed a soothing cup of peppermint tea before bedtime , which helped him relax and unwind .

او از یک فنجان چای نعنا آرامش‌بخش قبل از خواب لذت برد، که به او کمک کرد تا آرام شود و استراحت کند.

perilla [اسم]
اجرا کردن

نعنای ارغوانی

Ex: She sprinkled chopped perilla leaves on top of her sushi roll for added flavor .

او برگ‌های خرد شده پریلا را روی رول سوشی خود پاشید تا طعم بهتری داشته باشد.

purslane [اسم]
اجرا کردن

خرفه پرپهن

Ex: She picked some fresh purslane from her garden and added it to her summer salad .

او مقداری خرفه تازه از باغش چید و به سالاد تابستانی اش اضافه کرد.

quassia [اسم]
اجرا کردن

کواسیا آمارا

Ex: I heard that quassia can be used as a remedy for fever .

شنیده‌ام که کاسیا می‌تواند به عنوان درمانی برای تب استفاده شود.

rosemary [اسم]
اجرا کردن

رزماری

Ex: She infused olive oil with rosemary and used it as a moisturizer for her skin.

او روغن زیتون را با رزماری آغشته کرد و از آن به عنوان مرطوب کننده پوستش استفاده کرد.

rue [اسم]
اجرا کردن

سداب (گیاه)

Ex: The herbalist recommended a weak tea of rue to aid digestion .

گیاه‌شناس یک چای ضعیف از رuta را برای کمک به هضم توصیه کرد.

sage [اسم]
اجرا کردن

مریم‌گلی (گیاه‌شناسی)

Ex: Dried sage is a staple in many Mediterranean recipes .

مریم‌گلی خشک شده یک ماده اصلی در بسیاری از دستورهای غذایی مدیترانه‌ای است.

اجرا کردن

توت روباهی

Ex: As a creative experiment, I mixed salad burnet into my homemade pesto sauce.

به عنوان یک آزمایش خلاقانه، من سالاد بورنت را در سس پستوی خانگی خود مخلوط کردم.

sassafras [اسم]
اجرا کردن

رازیانه‌بو

Ex: As the wind blew , the sweet scent of sassafras filled the air , creating a tranquil atmosphere .

همانطور که باد می‌وزید، عطر شیرین ساسافراس هوا را پر کرد و فضایی آرامش‌بخش ایجاد کرد.

savory [اسم]
اجرا کردن

مرزه

Ex: She added a pinch of dried savory to the stew for an extra burst of flavor .

او یک نوک انگشت مرزه خشک را به خورش اضافه کرد تا انفجاری اضافی از طعم ایجاد کند.

sorrel [اسم]
اجرا کردن

ترشک درشت

Ex: Emily planted sorrel in her backyard to attract butterflies .

امیلی در حیاط خلوت خود ترشک کاشت تا پروانه‌ها را جذب کند.

spearmint [اسم]
اجرا کردن

نعنای دشتی

Ex: She enjoyed the cooling sensation of spearmint chewing gum as it freshened her breath .

او از احساس خنک کننده آدامس نعناع لذت برد که نفسش را تازه می‌کرد.

spikenard [اسم]
اجرا کردن

*سنبل هندی

Ex: He applied a few drops of spikenard oil to his temples , finding relief from his headache .

او چند قطره روغن سنبل هندی را به شقیقه هایش زد و از سردردش تسکین یافت.

tarragon [اسم]
اجرا کردن

ترخون (سبزی)

Ex: She added a touch of tarragon to her creamy mushroom soup .

او یک لمس ترخون به سوپ قارچ خامه‌ای خود اضافه کرد.

thyme [اسم]
اجرا کردن

آویشن

Ex: The sauce was flavored with minced thyme .
wintergreen [اسم]
اجرا کردن

*گالتریا

Ex: The aromatic wintergreen tea soothes her sore throat .

چای معطر وینترگرین گلوی دردناک او را تسکین می‌دهد.

woodruff [اسم]
اجرا کردن

زبرینه

Ex: As a herbalist , he grows woodruff in his backyard and uses it to create herbal remedies .

به عنوان یک گیاه‌شناس، او وودروف را در حیاط خلوت خود پرورش می‌دهد و از آن برای ساخت داروهای گیاهی استفاده می‌کند.

safflower [اسم]
اجرا کردن

گلرنگ

Ex: As the sun set , the fields of safflower swayed gently in the breeze , creating a picturesque scene .

همانطور که خورشید غروب می‌کرد، مزارع گلرنگ به آرامی در نسیم تکان می‌خوردند و صحنه‌ای نقاشی‌گونه خلق می‌کردند.

chamomile [اسم]
اجرا کردن

بابونه

Ex: Chamomile has been used in traditional medicine for centuries .

بابونه قرن‌هاست که در طب سنتی استفاده می‌شود.