مواد غذایی - انواع پاستا و ماکارونی

در اینجا نام انواع مختلف پاستا و نودل به انگلیسی مانند "اسپاگتی"، "پنه" و "نودل سلوفان" را یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
مواد غذایی
gnocchi [اسم]
اجرا کردن

نوکی

Ex: She enjoyed a plate of homemade potato gnocchi , tossed in a rich tomato and basil sauce .

او از یک بشقاب نیوکی سیب‌زمینی خانگی لذت برد که با سس گوجه‌فرنگی و ریحان غنی مخلوط شده بود.

tortellini [اسم]
اجرا کردن

تورتلینی

Ex: She enjoyed a bowl of cheese-filled tortellini , tossed in a creamy pesto sauce .

او از یک کاسه تورتلینی پر شده با پنیر لذت برد، که در سس پستوی خامه ای مخلوط شده بود.

tortelli [اسم]
اجرا کردن

*تورتلی

Ex: She enjoyed the spinach and ricotta tortelli , tossed in a light lemon butter sauce .

او از تورتلی اسفناج و ریکوتا لذت برد که در سس کره و لیموی سبک تفت داده شده بود.

tortelloni [اسم]
اجرا کردن

تورتلینی

Ex: He prepared a flavorful butternut squash tortelloni dish .

او یک غذای خوشمزه از تورتلونی کدو تنبل تهیه کرد.

ravioli [اسم]
اجرا کردن

راویولی

Ex: He bought frozen ravioli for a quick dinner .

او راویولی منجمد برای یک شام سریع خرید.

pansotti [اسم]
اجرا کردن

*پانسوتی

Ex: She prepared a satisfying dish of pansotti stuffed with braised short rib and blue cheese .

او یک غذای رضایتبخش از پانسوتی پر شده با دنده کوتاه آبپز و پنیر آبی آماده کرد.

barbine [اسم]
اجرا کردن

*باربینا

Ex: He prepared a vibrant summer dish with barbine pasta , tossed with roasted vegetables .

او یک غذای تابستانی پرجنب و جوش با پاستای باربین، مخلوط با سبزیجات کبابی آماده کرد.

bavette [اسم]
اجرا کردن

*باوته

Ex: Eating a bowl of classic bavette pasta with rich Bolognese sauce made my day .

خوردن یک کاسه باوته کلاسیک با سس غنی بولونیز روزم را ساخت.

bigoli [اسم]
اجرا کردن

*بیگولی

Ex: He prepared a comforting bigoli pasta dish for his guests .

او یک غذای آرامش‌بخش پاستای بیگولی برای مهمانانش آماده کرد.

bucatini [اسم]
اجرا کردن

*بوکاتینی

Ex: I want a dish of creamy mushroom bucatini with Parmesan right now .

من همین حالا یک بشقاب بوکاتینی قارچ خامه‌ای با پارمسان می‌خواهم.

busiate [اسم]
اجرا کردن

*بوسیاته

Ex: I immediately ordered a plate of Mediterranean busiate , which was prepared with artichoke and feta .

من بلافاصله یک بشقاب بوزیاته مدیترانه‌ای سفارش دادم که با کنگر فرنگی و پنیر فتا تهیه شده بود.

capellini [اسم]
اجرا کردن

*کاپلینی

Ex: He cooked a creamy capellini Alfredo , tossing the pasta with a velvety sauce .

او یک کاپلینی آلفردو خامه‌ای پخت، پاستا را با سسی مخملی مخلوط کرد.

angel hair [اسم]
اجرا کردن

پاستای رشته‌ای

Ex: He promised his children to make them a light angel hair pasta tossed with fresh lemon juice , olive oil , and grated Parmesan .

او به فرزندانش قول داد که برای آنها پاستای سبک موی فرشته را که با آب لیموی تازه، روغن زیتون و پنیر پارمسان رنده شده مخلوط شده است، درست کند.

spaghetti [اسم]
اجرا کردن

اسپاگتی

Ex: I love a classic spaghetti bolognese with its rich and satisfying flavors.

من عاشق یک اسپاگتی بولونیز کلاسیک با طعم های غنی و رضایت بخش آن هستم.

fettuccine [اسم]
اجرا کردن

پاستای فتوچینی

Ex: Creamy fettuccine Alfredo , with Parmesan and butter , is a classic Italian favorite .

فتوچینی آلفردو خامه‌ای، با پارمزان و کره، یک مورد علاقه کلاسیک ایتالیایی است.

linguine [اسم]
اجرا کردن

لینگوئینی

Ex: Linguine is a versatile pasta with a slender, flat shape.

لینگوئینی یک پاستای همه‌کاره با شکل باریک و تخت است.

mafalde [اسم]
اجرا کردن

*مافالده

Ex: I serve mafalde with a spicy arrabbiata sauce for an extra kick of flavor .

من مافالده را با سس آرابیاتای تند برای طعمی اضافی سرو می‌کنم.

tagliatelle [اسم]
اجرا کردن

تالیاتله (نوعی پاستا)

Ex: My father tossed tagliatelle in a creamy mushroom sauce for a comforting and flavorful meal .

پدر من تاگلیاتله را در سس قارچ خامه ای برای یک وعده غذایی آرامش بخش و خوشمزه تفت داد.

vermicelli [اسم]
اجرا کردن

ورمیشل

Ex: I want to prepare a classic Italian pasta dish with vermicelli , garlic , olive oil , and red pepper flakes for a simple yet flavorful meal .

من می‌خواهم یک غذای کلاسیک پاستا ایتالیایی با ورمیسلی، سیر، روغن زیتون و پودر فلفل قرمز برای یک وعده غذایی ساده اما خوشمزه آماده کنم.

farfalle [اسم]
اجرا کردن

پاستای پروانه‌ای

Ex: My son loves the the creamy farfalle Alfredo I make for him.

پسر من عاشق فارفاله آلفردو خامه‌ای است که برایش درست می‌کنم.

fusilli [اسم]
اجرا کردن

*فوسیلی

Ex: The fusilli pasta with marinara sauce is my favorite dish.

پاستای فوزیلی با سس مارینارا غذای مورد علاقه من است.

macaroni [اسم]
اجرا کردن

ماکارونی

Ex: The hollow macaroni tubes absorb the flavorful broth in the soup .

لوله‌های توخالی ماکارونی آبگوشت خوشمزه در سوپ را جذب می‌کنند.

penne [اسم]
اجرا کردن

*پنه

Ex: The curved ends of penne make it easy to spear with a fork , ideal for pasta salads .

انتهای خمیده پنه باعث می‌شود به راحتی با چنگال سوراخ شود، ایده‌آل برای سالادهای پاستا.

rigatoni [اسم]
اجرا کردن

پاستای لوله‌ای

Ex: Rigatoni is ideal for baked pasta dishes like rigatoni al forno with melted cheese on top .

ریگاتونی برای غذاهای پاستای پخته شده مانند ریگاتونی آل فورنو با پنیر آب شده روی آن ایده‌آل است.

orzo [اسم]
اجرا کردن

پاستا ریزونی

Ex: I tossed cooked orzo with cherry tomatoes , fresh basil , and mozzarella for a refreshing summer salad .

من اورزو پخته شده را با گوجه گیلاسی، ریحان تازه و موزارلا برای یک سالاد تابستانی خنک مخلوط کردم.

cannelloni [اسم]
اجرا کردن

پاستا لوله‌ای

Ex: I baked the cannelloni with a rich tomato sauce and melted cheese for a comforting Italian dish .

من کانلونی را با سس گوجه‌فرنگی غنی و پنیر آب‌شده برای یک غذای ایتالیایی آرامش‌بخش پختم.

pappardelle [اسم]
اجرا کردن

*پاپاردله

Ex: I savored every bite of the tender braised lamb served over a bed of pappardelle .

من از هر لقمه از گوشت گوسفند نرم پخته شده که روی بستری از پاپاردله سرو شده بود لذت بردم.

pelmeni [اسم]
اجرا کردن

*پلمنی

Ex: Make a large batch of pelmeni and freeze them for future meals.

یک دسته بزرگ پلمنی درست کنید و برای وعده‌های غذایی آینده منجمد کنید.

اجرا کردن

*فارفاله

Ex: I enjoyed a refreshing bowtie pasta salad with cherry tomatoes , basil , and mozzarella .

من از یک سالاد پاستای پاپیونی تازه با گوجه فرنگی گیلاسی، ریحان و موتزارلا لذت بردم.

noodle [اسم]
اجرا کردن

رشته‌فرنگی

Ex: I enjoyed a comforting bowl of chicken noodle soup on a chilly evening .

من از یک کاسه آرامش‌بخش سوپ مرغ با نودل در یک عصر سرد لذت بردم.

anelli [اسم]
اجرا کردن

*آنلی

Ex: The anelli with pesto sauce was a simple yet delicious meal packed with fresh herbs .

آنلی با سس پستو یک غذای ساده اما خوشمزه پر از گیاهان تازه بود.

conchiglie [اسم]
اجرا کردن

پاستا صدفی

Ex: Mix cooked conchiglie with cherry tomatoes , cucumbers , and a vinaigrette for a pasta salad .

کونچیگلی پخته شده را با گوجه فرنگی گیلاسی، خیار و سس وینگرت برای سالاد پاستا مخلوط کنید.

gemelli [اسم]
اجرا کردن

*گملی

Ex: Gemelli brings a touch of whimsy and deliciousness to any pasta dish.

جملی به هر غذای پاستا لمسی از شوخ طبعی و خوشمزگی می‌افزاید.

pastina [اسم]
اجرا کردن

*پاستینا

Ex: I always cook pastina in chicken broth for a comforting soup .

من همیشه پاستینا را در آب مرغ می‌پزم تا یک سوپ آرامش‌بخش داشته باشم.

cappelletti [اسم]
اجرا کردن

*کاپلتی

Ex: For a rich and indulgent meal , try baking cappelletti filled with ricotta , spinach , and Alfredo sauce .

برای یک وعده غذایی غنی و لذیذ، سعی کنید کاپلتی پر شده با ریکوتا، اسفناج و سس آلفردو را بپزید.

egg noodle [اسم]
اجرا کردن

*نودل تخم‌مرغ

Ex: Make chicken noodle soup with tender egg noodles , chicken , and veggies .

سوپ مرغ با نودل تخم مرغ نرم، مرغ و سبزیجات درست کنید.

ramen [اسم]
اجرا کردن

رامِن (نوعی خوراک رشته ژاپنی)

Ex: My Asian friend made a refreshing ramen salad with cold noodles , cucumber , and ginger dressing .

دوست آسیایی من یک سالاد رامن خنک با نودل سرد، خیار و سس زنجبیل درست کرد.

اجرا کردن

نودل سلفون

Ex: My friend Prepared a nourishing soup with cellophane noodles , mushrooms , and bok choy .

دوستم یک سوپ مقوی با نودل سلوفان، قارچ و بوک چوی آماده کرد.