کتاب 'فور کرنرز' 4 - واحد 12 درس D

در اینجا واژگان از واحد 12 درس D در کتاب درسی Four Corners 4 را پیدا خواهید کرد، مانند "ناامیدی"، "قابل توجه"، "تأثیر" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'فور کرنرز' 4
to involve [فعل]
اجرا کردن

شامل بودن

Ex: The process involves using steam to sterilize the instruments .

فرآیند شامل استفاده از بخار برای استریل کردن ابزارها می‌شود.

social [صفت]
اجرا کردن

اجتماعی

Ex:

مدرسه یک رویداد اجتماعی را برای تقویت دوستی و رفاقت در بین دانش‌آموزان سازماندهی کرد.

economist [اسم]
اجرا کردن

اقتصاددان

Ex: He pursued a career as an economist specializing in environmental economics .

او به عنوان یک اقتصاددان متخصص در اقتصاد محیط زیست به دنبال شغل رفت.

poverty [اسم]
اجرا کردن

فقر

Ex: Despite efforts to improve conditions , poverty continues to affect millions globally .

علیرغم تلاش‌ها برای بهبود شرایط، فقر همچنان میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد.

violence [اسم]
اجرا کردن

خشونت

Ex: Authorities are working to address the root causes of violence in high-crime neighborhoods .

مقامات در حال کار برای رسیدگی به علل ریشه‌ای خشونت در محله‌های پرجرم هستند.

اجرا کردن

ناامیدی

Ex: His voice carried the quiet hopelessness of someone who 'd given up .

صدایش ناامیدی آرام کسی را حمل می‌کرد که تسلیم شده بود.

nation [اسم]
اجرا کردن

ملت

Ex: Nations often celebrate Independence Day to commemorate their freedom and sovereignty .

ملت‌ها اغلب روز استقلال را برای بزرگداشت آزادی و حاکمیت خود جشن می‌گیرند.

training [اسم]
اجرا کردن

آموزش

Ex: The workshop provided hands-on training in computer programming .

کارگاه آموزش عملی برنامه‌نویسی کامپیوتر را ارائه داد.

obvious [صفت]
اجرا کردن

واضح

Ex: The answer to the riddle was obvious once you thought about it .

پاسخ معما آشکار بود وقتی به آن فکر کردید.

orchestra [اسم]
اجرا کردن

ارکستر

Ex: The orchestra rehearsed diligently to prepare for their upcoming concert at the opera house .

ارکستر با پشتکار تمرین کرد تا برای کنسرت آینده‌شان در اپرا آماده شود.

entire [صفت]
اجرا کردن

تمام

Ex: The entire class worked together to solve the math problem , pooling their knowledge and skills .

تمام کلاس با هم کار کردند تا مسئله ریاضی را حل کنند، دانش و مهارت‌های خود را به اشتراک گذاشتند.

classical [صفت]
اجرا کردن

کلاسیک

Ex: The soundtrack of the movie included several classical pieces .

موسیقی فیلم شامل چند قطعه کلاسیک بود.

instruction [اسم]
اجرا کردن

دستور‌العمل

Ex:

نرم‌افزار با دستورالعمل‌های گام به گام همراه بود تا به کاربران در پیمایش ویژگی‌های آن کمک کند.

harmony [اسم]
اجرا کردن

سازگاری

Ex: The committee strives for harmony in decision-making .
sole [صفت]
اجرا کردن

تنها

Ex: The sole purpose of the meeting was to discuss the budget .

تنها هدف جلسه بحث در مورد بودجه بود.

purpose [اسم]
اجرا کردن

هدف

Ex: The purpose of this meeting is to discuss the new project proposal and gather feedback from the team .

هدف این جلسه بحث در مورد پیشنهاد پروژه جدید و جمع‌آوری بازخورد از تیم است.

agreement [اسم]
اجرا کردن

توافق

Ex: She made an agreement with her neighbor to share the cost of repairing the fence .
traditional [صفت]
اجرا کردن

سنتی

Ex: They decorated the house with traditional holiday ornaments .

آنها خانه را با تزئینات سنتی تعطیلات آراستند.

education [اسم]
اجرا کردن

تحصیل

Ex: Online education has become increasingly popular due to its flexibility and accessibility .

آموزش آنلاین به دلیل انعطاف‌پذیری و دسترسی آسان آن، محبوبیت روزافزونی پیدا کرده است.

to master [فعل]
اجرا کردن

ماهر شدن

Ex: The young artist worked hard to master different painting techniques .

هنرمند جوان سخت کار کرد تا بر تکنیک‌های مختلف نقاشی مسلط شود.

privilege [اسم]
اجرا کردن

مزیت

Ex: Free healthcare is considered a privilege in many countries .

مراقبت‌های بهداشتی رایگان در بسیاری از کشورها یک امتیاز محسوب می‌شود.

اجرا کردن

مشارکت کردن

Ex: The team participated in the competition and achieved great success .
to impact [فعل]
اجرا کردن

تأثیر گذاشتن

Ex: Global economic changes can significantly impact local businesses and employment rates .

تغییرات اقتصادی جهانی می‌توانند به طور قابل توجهی تأثیر بگذارند بر کسب‌وکارهای محلی و نرخ اشتغال.

remarkable [صفت]
اجرا کردن

فوق العاده

Ex: The remarkable resilience of the community in the face of adversity inspired others .

انعطاف‌پذیری قابل توجه جامعه در برابر سختی‌ها دیگران را الهام بخشید.

youth [اسم]
اجرا کردن

فرد جوان

Ex: The story is about a youth who overcomes many challenges .

داستان درباره جوانی است که بر چالش‌های بسیاری غلبه می‌کند.

adult [اسم]
اجرا کردن

بزرگسال

Ex: The museum offers discounted tickets for seniors and adults .

موزه بلیط‌های تخفیف‌دار برای سالمندان و بزرگسالان ارائه می‌دهد.

to spread [فعل]
اجرا کردن

گسترش یافتن

Ex: The flu virus can easily spread in crowded places .

ویروس آنفلوانزا می‌تواند به راحتی در مکان‌های شلوغ پخش شود.

اجرا کردن

حرفه‌ای

Ex: He has years of experience as a professional chef in renowned restaurants .
countless [صفت]
اجرا کردن

بی‌شمار

Ex: The night sky was filled with countless stars .

آسمان شب پر از ستارگان بی‌شمار بود.

to gain [فعل]
اجرا کردن

به‌دست آوردن

Ex: He gained the confidence to speak in public after attending several workshops .

او پس از شرکت در چند کارگاه، اعتماد به نفس لازم برای صحبت در جمع را به دست آورد.

اجرا کردن

دستاورد

Ex: Overcoming adversity and starting her own business was a remarkable accomplishment for Jane .

غلبه بر سختی‌ها و شروع کسب و کار خودش یک دستاورد قابل توجه برای جین بود.

leadership [اسم]
اجرا کردن

رهبری

Ex: Effective leadership inspires trust and motivation in others .

رهبری مؤثر اعتماد و انگیزه را در دیگران الهام می‌کند.