دویدن
او یک ورزشکار با استعداد است و میتواند بسیار سریع بدود.
در اینجا واژگان از واحد 6 - بخش 1 در کتاب درسی Interchange Pre-Intermediate را پیدا خواهید کرد، مانند "تناسب اندام"، "جدی"، "دویدن"، و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
دویدن
او یک ورزشکار با استعداد است و میتواند بسیار سریع بدود.
اغلب
او اغلب در مرکز جامعه داوطلب میشود.
ورزش
والیبال یک ورزش تیمی است که با توپ و تور بازی میشود، جایی که بازیکنان توپ را از روی تور میزنند تا امتیاز بگیرند.
تناسب اندام
برنامه تناسب اندام شامل هر دو تمرینات قلبی عروقی و تمرینات قدرتی میشود.
فعالیت
خواندن کتابها یک فعالیت لذتبخش است که به گسترش دانش شما کمک میکند.
فوتبال آمریکایی
آنها مسابقه فوتبال را از جایگاه تماشاچیان تماشا کردند.
بیسبال
او وقتی فقط هفت سال داشت یاد گرفت بیسبال بازی کند.
فوتبال
آنها هر روز بعد از مدرسه مهارتهای فوتبال خود را تمرین میکنند.
هاکی روی یخ
قوانین هاکی روی یخ بر سرعت، استراتژی و کار تیمی تأکید میکنند.
بسکتبال
او در دبیرستان شروع به بازی بسکتبال کرد و در نهایت بورسیه ای برای بازی در کالج به دست آورد.
تردمیل
آنها یک تردمیل برای استفاده در خانه خریداری کردند تا روال تناسب اندام خود را بدون توجه به آب و هوا حفظ کنند.
پیادهروی
پارک یک مکان محبوب برای پیادهروی و پیک نیک است.
تمرین
تیم فوتبال قبل از مسابقه بزرگ تمرین روزانه دارد.
کودک
بچهها با خوشحالی در پارک بازی میکردند، روی تابها تاب میخوردند و دور هم میدویدند.
پیر
او از خرد و تجربهای که با پیر شدن همراه بود، قدردانی کرد.
دوچرخه
بچهها دوست دارند با دوچرخههایشان در محله بگردند.
گلف
مسابقه گلف تعداد زیادی تماشاگر را جذب کرد.
هنرهای رزمی
تمرین هنرهای رزمی به او کمک کرده است تا تمرکز و اعتماد به نفس خود را بهبود بخشد.
پیلاتس
بسیاری از سالنهای ورزشی جلسات یوگا و پیلاتس را ارائه میدهند.
شنا
آنها به یک کلاب شنا پیوستند تا با شناگران دیگر ملاقات کنند و با هم تمرین کنند.
والیبال
ما در حال یادگیری قوانین والیبال برای شرکت در یک بازی دوستانه هستیم.
انرژی
او خیلی انرژی دارد، همیشه در حال دویدن است.
بهطور جدی
آبروی او به دلیل رسوایی به شدت آسیب دید.
بلند کردن
جرثقیل در حال بلند کردن تیرهای فولادی برای پروژه ساختوساز است.
به سختی
این مسئله به سختی در مراحل اولیه بحث مورد توجه قرار گرفت.
واقعی
درخت در حیاط خلوت واقعی است; میتوانید پوست آن را لمس کنید و برگهایش را بو کنید.
معتاد به تلویزیون
به جای بیرون رفتن و ورزش کردن، او انتخاب میکند که تمام روز یک تنبل باشد.
همیشه
آنها همیشه تولدها را با یک جشن جشن میگیرند.
تقریباً
آنها تقریباً آماده رفتن بودند که متوجه شدند بلیطهایشان را فراموش کردهاند.
معمولاً
آنها معمولاً جمعهها در کافیشاپ ملاقات میکنند.
یکبار
ما یک بار در سال برای تجدید دیدار ملاقات میکنیم.