سطح متوسط - تغذیه و مواد غذایی

واژگان را برای صحبت درباره تغذیه، تغذیه و عادات غذایی به زبان فرانسوی یاد بگیرید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
la dinde [اسم]
اجرا کردن

بوقلمون

Ex:

بوقلمون‌ها به فضای زیادی برای حرکت نیاز دارند.

l'agneau [اسم]
اجرا کردن

گوشت بره

Ex:

کباب‌های بره بسیار نرم هستند.

le canard [اسم]
اجرا کردن

گوشت اردک

Ex:

این رستوران اردک کبابی سرو می‌کند.

اجرا کردن

(نوعی) کالباس

Ex:

آن‌ها در طول پیک‌نیک انواع مختلف سوسیس خشک را چشیدند.

اجرا کردن

فرآورده‌های گوشتی (خوک)

Ex:

او یک سینی گوشت‌های سرد برای مهمانان آماده می‌کند.

اجرا کردن

استیک گوشت چرخ‌کرده

Ex:

گوشت چرخ‌کرده می‌تواند در لازانیا استفاده شود.

اجرا کردن

ماده غذایی نشاسته دار

Ex:

برنج و پاستا غذاهای نشاسته‌ای محبوبی هستند.

اجرا کردن

پروتئین

Ex:

مهم است که هر روز به اندازه کافی پروتئین بخورید.

l'apéritif [اسم]
اجرا کردن

مشروب پیش از غذا

Ex:

آپریتیف اغلب با تنقلات شور سرو می‌شود.

اجرا کردن

مزه (مشروب)

Ex:

من amuse-gueuleهای بر پایه پنیر و سوسیس را دوست دارم.

l'infusion [اسم]
اجرا کردن

دمنوش

Ex:

او یک دمنوش با گیاهان باغچه درست می‌کند.

la boîte [اسم]
اجرا کردن

کنسرو

Ex:

در کمد تعداد زیادی قوطی سوپ وجود دارد.

consommer [فعل]
اجرا کردن

مصرف کردن

Ex:

ما سعی می‌کنیم پلاستیک کمتری مصرف کنیم.

dévorer [فعل]
اجرا کردن

دریدن

Ex:

سگ غذای خود را در چند ثانیه بلعید.

éviter [فعل]
اجرا کردن

خودداری کردن

Ex:

ما از ارائه انتقادات مستقیم اجتناب کردیم.

frais [صفت]
اجرا کردن

تازه

Ex:

آب پرتقال تازه فشرده می‌شود.

gourmand [صفت]
اجرا کردن

شکمو

Ex:

کودکان پرخور همه آب‌نبات‌ها را خوردند.

sain [صفت]
اجرا کردن

سالم

Ex:

هوای پاک روستا برای ریه‌ها سالم است.

اجرا کردن

گیاه‌خوار

Ex:

رژیم گیاهخواری گوشت را حذف می‌کند اما تخم‌مرغ را نه.

nutritif [صفت]
اجرا کردن

مغذی

Ex:

غذاهای مغذی سیستم ایمنی را تقویت می‌کنند.

اجرا کردن

آشپزی

Ex:

غذاهای گاسترونومیک به زمان و دقت نیاز دارند.

le régime [اسم]
اجرا کردن

رژیم غذایی

Ex:

ورزشکاران اغلب از یک رژیم خاص پیروی می‌کنند.

condensé [صفت]
اجرا کردن

غلیظ شده

Ex:

شبنم صبحگاهی آب جوی چگالیده است.

سطح متوسط
روابط خانوادگی و عاشقانه ظاهر و جذابیت صفات شخصیتی احساسات و هیجانات
بیان احساسات و واکنش‌ها توصیف کیفیت‌ها و برداشت‌ها حرکات و جنبش‌های بدنی فرآیندهای ذهنی
ادراک‌ها و احساسات ارتباط و تعاملات شفاهی اشیاء خانگی مسکن و چیدمان خانه
خودآموز و تعمیرات خانگی کارهای خانه و نظافت باغبانی و کشاورزی بانکداری و پول
خرید و فروش تجارت و کسب‌وکار تبلیغات و بازاریابی ثروت و موفقیت
شکست و فقر محیط زیست و بلایای طبیعی طبیعت و حیوانات آب و هوا و اقلیم
جامعه و شهروندی Ville سیاست و دولت قانون و انضباط
جرم و عدالت جنگ و درگیری‌ها Histoire Religion
آموزش، مطالعات و علوم حمل و نقل و جابجایی ماشین و رانندگی دستگاه‌ها و انفورماتیک
ارتباطات دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی ورزش‌ها و فعالیت‌های بدنی بدن انسان سلامتی، پزشکی و مراقبت
مد و لباس مواد و بافت‌ها مراقبت از بدن و زیبایی لوازم آرایشی و آرایش
تفریح و استراحت تعطیلات و گردشگری تغذیه و مواد غذایی آشپزی
سینما و تئاتر هنر و ادبیات رسانه و سرگرمی Musique
جشن‌ها و مراسم بازی‌ها و مسابقات مقادیر و اندازه‌گیری‌ها قیدها