سطح متوسط - مد و لباس

واژگان را برای صحبت در مورد مد، لباس، لوازم جانبی و سبک شخصی به زبان فرانسوی بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
le bermuda [اسم]
اجرا کردن

شلوارک

Ex:

این برمودا کارگو چندین جیب کاربردی دارد.

اجرا کردن

(شلوار) پیش بندی

Ex:

لباس کار نقاش جیب‌های زیادی دارد.

اجرا کردن

لباس شب (زنانه)

Ex:

ستاره‌ها لباس شب بر روی فرش قرمز می‌پوشند.

le tailleur [اسم]
اجرا کردن

کت دامن

Ex:

کت و شلوارهای شنل کلاسیک‌های بی‌زمان هستند.

اجرا کردن

بارانی (لباس)

Ex:

بارانی خود را در خانه فراموش کردم.

la lingerie [اسم]
اجرا کردن

لباس زیر (زنانه)

Ex:

حراج‌ها زمان ایده‌آلی برای تجدید لباس زیر شما هستند.

اجرا کردن

سینه‌بند

Ex:

یک سوتین ورزشی برای دویدن ضروری است.

le foulard [اسم]
اجرا کردن

روسری

Ex:

شال‌ها چاپ شده رنگ را به یک لباس اضافه می‌کنند.

اجرا کردن

دوبنده شلوار

Ex:

من بند شلوارهای گیره‌ای برای شلوارم خریدم.

la chaîne [اسم]
اجرا کردن

زنجیر

Ex:

برای یدک کشیدن ماشین خراب از یک زنجیر استفاده می‌شود.

stylé [صفت]
اجرا کردن

شیک

Ex:

یک لوگوی شیک مشتریان بیشتری را جذب می‌کند.

sobre [صفت]
اجرا کردن

ساده

Ex:

او یک حلقه ساده بدون سنگ‌های قیمتی می‌پوشد.

usé [صفت]
اجرا کردن

کهنه

Ex:

یک کتاب فرسوده شده با گذر زمان روی قفسه افتاده بود.

étroit [صفت]
اجرا کردن

تنگ

Ex:

این جوراب‌ها در مچ پا تنگ هستند.

le large [اسم]
اجرا کردن

گشاد

Ex:

پدربزرگ من همیشه شلوار گشاد می‌پوشد.

extravagant [صفت]
اجرا کردن

افراطی

Ex:

او اظهارات مبالغه‌آمیز به مطبوعات کرد.

mi-long [صفت]
اجرا کردن

نیمه بلند

Ex:

موهای نیمه‌بلند او آسان حالت می‌گیرند.

chausser [فعل]
اجرا کردن

(کفش) به پا کردن

Ex:

این اسکی‌ها به‌راحتی پوشیده می‌شوند به‌لطف سیستم خودکارشان.

boutonner [فعل]
اجرا کردن

دکمه (لباس را) بستن

Ex:

این لباس از پشت دکمه‌دار است، پوشیدن آن سخت است.

défaire [فعل]
اجرا کردن

باز کردن

Ex:

باید هنگام رسیدن به هتل چمدان‌ها را باز کنیم.

la manche [اسم]
اجرا کردن

آستین

Ex:

آستین راست با جوهر لکه دار شده است.

le pli [اسم]
اجرا کردن

چین (پارچه و لباس و غیره)

Ex:

یک تا بد ساخته شده می‌تواند کاغذ را خراب کند.

la raie [اسم]
اجرا کردن

خط

Ex:

ماشین با یک نوار قرمز در کنار تزئین شده است.

اجرا کردن

کفش‌های پاشنه‌دار

Ex:

کفش‌های پاشنه‌عریض پایدارتر هستند.

سطح متوسط
روابط خانوادگی و عاشقانه ظاهر و جذابیت صفات شخصیتی احساسات و هیجانات
بیان احساسات و واکنش‌ها توصیف کیفیت‌ها و برداشت‌ها حرکات و جنبش‌های بدنی فرآیندهای ذهنی
ادراک‌ها و احساسات ارتباط و تعاملات شفاهی اشیاء خانگی مسکن و چیدمان خانه
خودآموز و تعمیرات خانگی کارهای خانه و نظافت باغبانی و کشاورزی بانکداری و پول
خرید و فروش تجارت و کسب‌وکار تبلیغات و بازاریابی ثروت و موفقیت
شکست و فقر محیط زیست و بلایای طبیعی طبیعت و حیوانات آب و هوا و اقلیم
جامعه و شهروندی Ville سیاست و دولت قانون و انضباط
جرم و عدالت جنگ و درگیری‌ها Histoire Religion
آموزش، مطالعات و علوم حمل و نقل و جابجایی ماشین و رانندگی دستگاه‌ها و انفورماتیک
ارتباطات دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی ورزش‌ها و فعالیت‌های بدنی بدن انسان سلامتی، پزشکی و مراقبت
مد و لباس مواد و بافت‌ها مراقبت از بدن و زیبایی لوازم آرایشی و آرایش
تفریح و استراحت تعطیلات و گردشگری تغذیه و مواد غذایی آشپزی
سینما و تئاتر هنر و ادبیات رسانه و سرگرمی Musique
جشن‌ها و مراسم بازی‌ها و مسابقات مقادیر و اندازه‌گیری‌ها قیدها