سطح متوسط - باغبانی و کشاورزی

واژگان را برای صحبت درباره باغبانی، محصولات و کشاورزی به زبان فرانسوی بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
le compost [اسم]
اجرا کردن

کود (گیاهی و ...)

Ex:

این سطل کمپوست امکان بازیافت زباله‌های آشپزخانه را فراهم می‌کند.

désherber [فعل]
اجرا کردن

کندن علف هرز

Ex:

ما بعد از ظهر را به وجین کردن باغ سبزی گذراندیم.

pousser [فعل]
اجرا کردن

رشد کردن

Ex:

دندان‌های شیری حدود شش ماهگی درمی‌آیند.

le potager [اسم]
اجرا کردن

جالیز

Ex:

کودکان عاشق کاشت تربچه در باغچه‌ی مدرسه هستند.

semer [فعل]
اجرا کردن

کاشتن (بذر)

Ex:

باید این گل‌ها را پس از آخرین یخبندان کاشت.

planter [فعل]
اجرا کردن

کاشتن

Ex:

او دوست دارد در بهار سبزیجات بکارد.

arroser [فعل]
اجرا کردن

آب دادن (به گیاهان)

Ex:

مهم است که سبزیجات را به طور منظم آبیاری کنید.

la récolte [اسم]
اجرا کردن

برداشت (محصول)

Ex:

آن‌ها برداشت خوبی از میوه‌ها دارند.

cueillir [فعل]
اجرا کردن

چیدن

Ex:

ما قصد داریم این آخر هفته سیب بچینیم.

cultiver [فعل]
اجرا کردن

آماده کشت کردن

Ex:

برنج در شالیزارها کشت می‌شود.

l'engrais [اسم]
اجرا کردن

کود

Ex:

باید کود را در بهار اضافه کرد.

اجرا کردن

آفت‌کش

Ex:

باقی‌مانده‌های آفت‌کش روی میوه‌ها باید با دقت شسته شوند.

la terre [اسم]
اجرا کردن

خاک

Ex:

این خاک برای کشاورزی بسیار فقیر است.

biologique [صفت]
اجرا کردن

طبیعی

Ex:

او از یک رژیم غذایی بیولوژیکی و متعادل پیروی می‌کند.

élever [فعل]
اجرا کردن

بزرگ کردن [کودک، فرزند...]

Ex:

پدربزرگ و مادربزرگم من را پرورش دادند وقتی کوچک بودم.

nourrir [فعل]
اجرا کردن

غذا دادن

Ex:

او کودکش را با شیشه تغذیه می‌کند.

le bétail [اسم]
اجرا کردن

چهارپایان اهلی

Ex:

دامپزشک به طور منظم دام‌ها را معاینه می‌کند.

l'élevage [اسم]
اجرا کردن

دامپروری

Ex:

پرورش مرغ‌ها امکان تولید تخم‌مرغ تازه را فراهم می‌کند.

le fermier [اسم]
اجرا کردن

کشاورز

Ex:

کشاورز سبزیجات خود را در بازار محلی می‌فروشد.

le paysan [اسم]
اجرا کردن

دهقان

Ex:

کشاورزان محصولات خود را در بازار محلی می‌فروشند.

l'écurie [اسم]
اجرا کردن

طویله

Ex:

اصطبل‌های قلعه به خوبی نگهداری می‌شوند.

le tracteur [اسم]
اجرا کردن

تراکتور

Ex:

تراکتور یونجه را به انبار منتقل می‌کند.

la graine [اسم]
اجرا کردن

بذر

Ex:

او دانه‌ها را برای رشد دادن گل‌ها خرید.

اجرا کردن

باغبان

Ex:

باغبان‌ها هر بهار پرچین‌ها را هرس می‌کنند.

سطح متوسط
روابط خانوادگی و عاشقانه ظاهر و جذابیت صفات شخصیتی احساسات و هیجانات
بیان احساسات و واکنش‌ها توصیف کیفیت‌ها و برداشت‌ها حرکات و جنبش‌های بدنی فرآیندهای ذهنی
ادراک‌ها و احساسات ارتباط و تعاملات شفاهی اشیاء خانگی مسکن و چیدمان خانه
خودآموز و تعمیرات خانگی کارهای خانه و نظافت باغبانی و کشاورزی بانکداری و پول
خرید و فروش تجارت و کسب‌وکار تبلیغات و بازاریابی ثروت و موفقیت
شکست و فقر محیط زیست و بلایای طبیعی طبیعت و حیوانات آب و هوا و اقلیم
جامعه و شهروندی Ville سیاست و دولت قانون و انضباط
جرم و عدالت جنگ و درگیری‌ها Histoire Religion
آموزش، مطالعات و علوم حمل و نقل و جابجایی ماشین و رانندگی دستگاه‌ها و انفورماتیک
ارتباطات دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی ورزش‌ها و فعالیت‌های بدنی بدن انسان سلامتی، پزشکی و مراقبت
مد و لباس مواد و بافت‌ها مراقبت از بدن و زیبایی لوازم آرایشی و آرایش
تفریح و استراحت تعطیلات و گردشگری تغذیه و مواد غذایی آشپزی
سینما و تئاتر هنر و ادبیات رسانه و سرگرمی Musique
جشن‌ها و مراسم بازی‌ها و مسابقات مقادیر و اندازه‌گیری‌ها قیدها