سطح متوسط - حرفه‌ها

اینجا، تو کلمات برای مشاغلی مانند پزشک، معلم، مهندس و فروشنده را یاد می‌گیری، که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
اجرا کردن

پیشرفت کاری

Ex:

برای حرفه‌ای من، باید خیلی مطالعه کنم.

اجرا کردن

پلیس آگاهی

Ex:

او ده سال است که در پلیس جنایی کار می‌کند.

اجرا کردن

مدیر

Ex:

مدیر ما بسیار دوستانه است.

der Wirt [اسم]
اجرا کردن

مهمان‌دار

Ex:

میزبان شخصاً غذا را به میز می‌آورد.

اجرا کردن

کار آفرین

Ex:

کارآفرینان ریسک بالایی را می‌پذیرند.

اجرا کردن

دانشمند

Ex:

دانشمندان در دانشگاه‌ها تحقیق می‌کنند.

اجرا کردن

متخصصین

Ex:

در جلسه، بسیاری از متخصصان از کشورهای مختلف حضور داشتند.

اجرا کردن

راهنمای تور

Ex:

از راهنما بپرسید.

der Bauer [اسم]
اجرا کردن

کشاورز

Ex:

کشاورز از حیواناتش مراقبت می‌کند.

der Leiter [اسم]
اجرا کردن

مدیر

Ex:

رهبر جلسه را سازماندهی می‌کند.

der Trainer [اسم]
اجرا کردن

مربی (ورزشی)

Ex:

مربی بازیکنان را انگیزه می‌دهد.

der Abwart [اسم]
اجرا کردن

سرایدار

Ex:

سرایدار به ساکنان در مشکلات کمک می‌کند.

اجرا کردن

متخصص

Ex:

ما به یک متخصص برای مشکلات کامپیوتری نیاز داریم.

اجرا کردن

کارفرما

Ex:

او یک گفت‌وگو با کارفرمای آینده‌اش دارد.

اجرا کردن

سیاستمدار

Ex:

او یک سیاستمدار شناخته‌شده در آلمان است.

اجرا کردن

نویسنده

Ex:

او می‌خواهد بعداً نویسنده شود.

اجرا کردن

تولیدکننده

Ex:

تولیدکننده دو سال برای محصول ضمانت می‌دهد.

اجرا کردن

مهندس معمار

Ex:

من می‌خواهم بعداً معمار شوم.

der Experte [اسم]
اجرا کردن

متخصص

Ex:

متخصصان اغلب با مشکلات دشوار کمک می‌کنند.

der Meister [اسم]
اجرا کردن

استادکار

Ex:

استاد برای آموزش خوب مهم است.

اجرا کردن

مهندس

Ex:

مهندس در دفتر کار می‌کند.

اجرا کردن

مراقب

Ex:

سرپرست فعالیت‌های اوقات فراغت را سازماندهی می‌کند.

der Richter [اسم]
اجرا کردن

قاضی

Ex:

یک قاضی باید بی‌طرف و عادل باشد.

اجرا کردن

مترجم

Ex:

یک مترجم باید معنی را دقیقاً درک کند.

اجرا کردن

نماینده

Ex:

نماینده وظایف رئیس خود را بر عهده می‌گیرد.

اجرا کردن

پرفسور

Ex:

استاد ما بسیار دوستانه و مفید است.

اجرا کردن

مددکار اجتماعی

Ex:

او می‌خواهد بعداً به عنوان مددکار اجتماعی کار کند.

der Anwalt [اسم]
اجرا کردن

وکیل

Ex:

وکیل باید قوانین زیادی را بداند.

اجرا کردن

مدیر

Ex:

اداره بسیاری از کارکنان را استخدام می‌کند.

der Steward [اسم]
اجرا کردن

مهماندار (هواپیما)

Ex:

مهماندار به یک خانم مسن در قرار دادن چمدان‌هایش کمک می‌کند.

اجرا کردن

گزارشگر

Ex:

یک خبرنگار در محل حادثه به صورت زنده حضور داشت.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها