سطح متوسط - صفات رایج

اینجا شما صفت‌های رایجی مانند علاقه‌مند، زیبا، لازم و مشابه را، که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده‌اند، یاد می‌گیرید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
اجرا کردن

علاقمند

Ex:

آیا به هنر علاقه‌مند هستید ؟

اجرا کردن

فوق‌العاده زیبا

Ex:

این لباس واقعاً زیبا است.

offiziell [صفت]
اجرا کردن

رسمی

Ex:

دعوت باید رسمی باشد.

inner [صفت]
اجرا کردن

درونی

Ex:

او از قدرت درونی خود استفاده کرد.

folgend [صفت]
اجرا کردن

ذیل

Ex:

به اطلاعات زیر توجه کنید.

umgekehrt [صفت]
اجرا کردن

برعکس

Ex:

این بار، وضعیت دقیقاً برعکس بود.

einheitlich [صفت]
اجرا کردن

یکسان

Ex:

طراحی در کل کتاب یکسان است.

anwesend [صفت]
اجرا کردن

حاضر

Ex:

مهمانان حاضر با صدای بلند کف زدند.

اجرا کردن

ضروری

Ex:

تعمیر فوری ماشین ضروری است.

äußerlich [صفت]
اجرا کردن

خارجی

Ex:

علائم فقط از بیرون قابل مشاهده هستند.

völlig [صفت]
اجرا کردن

کاملا

Ex:

اتاق کاملاً خالی بود.

fest [صفت]
اجرا کردن

سفت

Ex:

مقوا باید محکم باشد.

eigentlich [قید]
اجرا کردن

در حقیقت

Ex:

در واقع، من مخالفتی ندارم.

allgemein [صفت]
اجرا کردن

کلی

Ex:

او در مورد موضوع با عبارات کلی صحبت کرد.

gründlich [صفت]
اجرا کردن

اساسی

Ex:

پس از آماده‌سازی کامل، او آماده بود.

offenbar [صفت]
اجرا کردن

آشکار

Ex:

خشم او آشکار بود.

ähnlich [صفت]
اجرا کردن

مشابه

Ex:

این مشکل مشابه مشکل قبلی است.

künstlich [صفت]
اجرا کردن

مصنوعی

Ex:

پروتزهای مصنوعی مدرن بسیار پیشرفته هستند.

reif [صفت]
اجرا کردن

رسیده (میوه)

Ex:

توت‌فرنگی‌های رسیده طعم فوق‌العاده‌ای دارند.

vergeblich [صفت]
اجرا کردن

بیهوده

Ex:

مقاومت بی‌فایده بود.

bereit [صفت]
اجرا کردن

آماده

Ex:

او آماده کمک کردن بود.

اجرا کردن

سنتی

Ex:

بسیاری از مردم ارزش‌های سنتی را ارج می‌نهند.

korrekt [صفت]
اجرا کردن

درست

Ex:

اطلاعات شما صحیح نیست.

sinnlos [صفت]
اجرا کردن

بی معنی

Ex:

اعتراض به تصمیم بی‌فایده است.

sogenannt [صفت]
اجرا کردن

به‌اصطلاح

Ex:

او بخشی از نخبه‌ی به اصطلاح است.

alternativ [صفت]
اجرا کردن

جایگزین

Ex:

سوخت جایگزین سازگارتر با محیط زیست است.

übrig [صفت]
اجرا کردن

مانده

Ex:

مهمان‌های باقی‌مانده اکنون به خانه می‌روند.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها