سطح متوسط - غذا و رژیم غذایی

اینجا، شما کلمات مربوط به غذا و رژیم مانند تغذیه، رژیم، منو و پختن را یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده است.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
اجرا کردن

آب معدنی

Ex:

او یک لیوان آب معدنی با غذایش سفارش داد.

die Frucht [اسم]
اجرا کردن

میوه

Ex:

این گیاه میوه‌های عجیب و غریب می‌آورد.

der Alkohol [اسم]
اجرا کردن

نوشیدنی الکلی

Ex:

او به ندرت الکل می‌نوشد.

der Kloß [اسم]
اجرا کردن

کوفته آلمانی

Ex:

در کریسمس، غاز با کلوچه‌ها سرو می‌شود.

das Dessert [اسم]
اجرا کردن

دسر

Ex:

او یک دسر سبک برای مهمان‌ها آماده کرد.

das Menü [اسم]
اجرا کردن

غذا

Ex:

منو همچنین شامل یک سالاد است.

das Gewürz [اسم]
اجرا کردن

ادویه

Ex:

ادویه‌ها غذا را خوشمزه‌تر می‌کنند.

اجرا کردن

خوراکی

Ex:

این غذا برای افراد مبتلا به آلرژی مناسب است.

اجرا کردن

دسر

Ex:

بعد از غذا، پیشخدمت دسر را سرو می‌کند.

اجرا کردن

تغذیه

Ex:

یک رژیم غذایی متعادل به کاهش وزن کمک می‌کند.

die Diät [اسم]
اجرا کردن

رژیم غذایی

Ex:

او یک رژیم غذایی سخت را دنبال می‌کند.

verpflegen [فعل]
اجرا کردن

پذیرایی کردن

Ex:

تغذیه کردن همه شرکت‌کنندگان در اردوگاه.

kochen [فعل]
اجرا کردن

جوشیدن

Ex:

قابلمه می‌جوشد.

bedienen [فعل]
اجرا کردن

پذیرایی کردن

Ex:

در این رستوران، به سرعت خدمت می‌شوید.

konsumieren [فعل]
اجرا کردن

مصرف کردن

Ex:

باید آب را به‌طور صرفه‌جویانه مصرف کرد.

die Jause [اسم]
اجرا کردن

میان وعده

Ex:

در اتریش، میان‌وعده بسیار محبوب است.

die Torte [اسم]
اجرا کردن

کیک خامه‌ای

Ex:

روی کیک میوه‌های رنگارنگ زیادی وجود دارد.

das Gebäck [اسم]
اجرا کردن

شیرینی

Ex:

در نانوایی انواع مختلفی از شیرینی‌ها وجود دارد.

die Soße [اسم]
اجرا کردن

سس

Ex:

سس از گوجه‌فرنگی و ادویه‌ها تشکیل شده است.

die Sahne [اسم]
اجرا کردن

خامه

Ex:

خامه دسر را به ویژه خوشمزه می‌کند.

der Pilz [اسم]
اجرا کردن

قارچ

Ex:

قارچ‌ها به ویژه در هوای مرطوب به خوبی رشد می‌کنند.

der Honig [اسم]
اجرا کردن

عسل

Ex:

عسل را نیز می‌توان به عنوان دارو استفاده کرد.

das Müsli [اسم]
اجرا کردن

موسلی (صبحانه)

Ex:

موسلی به خصوص با توت تازه خوشمزه است.

اجرا کردن

زرد آلو

Ex:

درخت هر سال مقدار زیادی زردآلو می‌آورد.

اجرا کردن

کره گیاهی

Ex:

مارگارین اغلب ارزان‌تر از کره است.

اجرا کردن

شنیسل

Ex:

در اتریش، شنیتسل وین بسیار معروف است.

der Pfeffer [اسم]
اجرا کردن

فلفل

Ex:

میشه لطفاً فلفل رو بهم بدی؟

das Öl [اسم]
اجرا کردن

روغن

Ex:

روغن خوب با سالاد بسیار مناسب است.

der Auftrag [اسم]
اجرا کردن

سفارش

Ex:

فروشگاه آنلاین سفارش من را لغو کرد.

das Rezept [اسم]
اجرا کردن

دستور پخت

Ex:

دستور غذا به تخم مرغ نیاز دارد.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها