سطح متوسط - اسم‌های مرتبط با کار

اینجا شما اسم‌های مرتبط با کار مانند کار، شرکت، حقوق و همکار را یاد می‌گیرید که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
اجرا کردن

پروانه کار

Ex:

بدون مجوز کار، اجازه کار کردن وجود ندارد.

der Streik [اسم]
اجرا کردن

اعتصاب

Ex:

اعتصاب با هدف دستیابی به دستمزدهای بهتر انجام می‌شود.

اجرا کردن

اتحادیه کارگری

Ex:

بدون اتحادیه، کار سخت‌تر می‌شد.

اجرا کردن

اخراج

Ex:

او علیه اخراج ناعادلانه‌اش مبارزه می‌کند.

اجرا کردن

مشغله

Ex:

اشتغال با هنر به او شادی می‌بخشد.

اجرا کردن

اضافه کار

Ex:

برای هر ساعت اضافه کاری، پول اضافی دریافت می‌کنید.

اجرا کردن

تولید

Ex:

تولید در آلمان صورت می‌گیرد.

die Pflicht [اسم]
اجرا کردن

وظیفه

Ex:

او وظیفه‌اش را نادیده گرفت.

اجرا کردن

درآمد

Ex:

من می‌خواهم درآمد خود را افزایش دهم.

اجرا کردن

نیروی موقت

Ex:

من در تعطیلات یک کارگر موقت بودم.

die Leitung [اسم]
اجرا کردن

مدیریت

Ex:

او در مدیریت یک شرکت بزرگ کار می‌کند.

اجرا کردن

سازماندهی

Ex:

بدون سازمان‌دهی خوب، کار نمی‌کند.

اجرا کردن

مسئولیت

Ex:

او در کارش مسئولیت زیادی دارد.

اجرا کردن

فعالیت

Ex:

فعالیت کارکنان بهبود یافته است.

der Dienst [اسم]
اجرا کردن

شیفت کاری

Ex:

برنامه کاری برای هفته آینده آماده است.

der Betrieb [اسم]
اجرا کردن

کسب و کار

Ex:

کسب‌وکار هر روز سود می‌برد.

اجرا کردن

کارآموز

Ex:

یک کارآموز اغلب آموزش عملی انجام می‌دهد.

اجرا کردن

فعالیت

Ex:

فعالیت به عنوان معلم بسیار مسئولیت‌پذیر است.

اجرا کردن

بیکاری

Ex:

بیکاری می‌تواند منجر به مشکلات مالی شود.

das Gehalt [اسم]
اجرا کردن

حقوق

Ex:

بسیاری از کارمندان حقوق بالاتری را مطالبه می‌کنند.

اجرا کردن

همکاری

Ex:

در شرکت، ارزش زیادی بر همکاری گذاشته می‌شود.

اجرا کردن

شورای کارگران

Ex:

شورای کارکنان با مدیریت مذاکره می‌کند.

اجرا کردن

نیروی کار

Ex:

هر کارمند یک پاداش سالانه دریافت می‌کند.

اجرا کردن

درآمد

Ex:

درآمد به پوشش هزینه‌ها کمک می‌کند.

اجرا کردن

تمام وقت

Ex:

بسیاری از مردم مشاغل تمام وقت را ترجیح می‌دهند.

اجرا کردن

نیمه وقت

Ex:

شغل‌های پاره‌وقت اغلب انعطاف‌پذیرتر از شغل‌های تمام‌وقت هستند.

die Rente [اسم]
اجرا کردن

حقوق بازنشستگی

Ex:

مستمری همیشه برای همه هزینه‌ها کافی نیست.

اجرا کردن

متخصص

Ex:

یک متخصص خوب در هر تیم مهم است.

der Profi [اسم]
اجرا کردن

حرفه ای

Ex:

او یک حرفه‌ای واقعی در آشپزی است.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها