سطح متوسط - علم و پژوهش

اینجا، شما کلماتی برای علم و تحقیق مانند تحقیق، مطالعه، نظریه و کشف یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
die Kritik [اسم]
اجرا کردن

انتقاد

Ex:

او انتقادات زیادی دریافت کرد.

die Grafik [اسم]
اجرا کردن

نمودار

Ex:

گرافیک به درک آمار کمک می‌کند.

der Titel [اسم]
اجرا کردن

عنوان

Ex:

آنها عنوان مقاله را تغییر دادند.

die Methode [اسم]
اجرا کردن

روش

Ex:

ما به یک روش بهتر نیاز داریم.

die Studie [اسم]
اجرا کردن

پژوهش

Ex:

مطالعه یک سال طول می‌کشد.

اجرا کردن

اختراع

Ex:

او در حال کار بر روی یک اختراع جدید است.

die Theorie [اسم]
اجرا کردن

نظریه

Ex:

نظریه باید توسط شواهد پشتیبانی شود.

اجرا کردن

پژوهش

Ex:

او زمان زیادی را صرف تحقیق کرد.

die Tabelle [اسم]
اجرا کردن

جدول

Ex:

جدول شامل نام‌ها و آدرس‌ها می‌شود.

اجرا کردن

همایش

Ex:

در کنفرانس، ایده‌های جدید ارائه می‌شوند.

das Referat [اسم]
اجرا کردن

سخنرانی

Ex:

او گزارش را به خوبی آماده کرد.

das Projekt [اسم]
اجرا کردن

پروژه

Ex:

او فردا پروژه خود را به کلاس ارائه خواهد داد.

اجرا کردن

پژوهش

Ex:

تحقیقات او در سطح بین‌المللی به رسمیت شناخته شد.

اجرا کردن

بحث

Ex:

بحث بیش از دو ساعت طول کشید.

die Rede [اسم]
اجرا کردن

سخنرانی

Ex:

او در حال تمرین سخنرانی خود برای فردا است.

der Einfall [اسم]
اجرا کردن

ایده

Ex:

ایده بسیار خلاقانه بود.

statistisch [صفت]
اجرا کردن

آماری

Ex:

ما به یک ارزیابی آماری نیاز داریم.

der Artikel [اسم]
اجرا کردن

مقاله

Ex:

بسیاری از مردم این مقاله را آنلاین می‌خوانند.

testen [فعل]
اجرا کردن

امتحان کردن

Ex:

پزشک بیمار را آزمایش می‌کند.

erfinden [فعل]
اجرا کردن

اختراع کردن

Ex:

بسیاری از چیزها مدت‌ها پیش اختراع شدند.

entdecken [فعل]
اجرا کردن

پیدا کردن

Ex:

او استعداد خود را برای موسیقی کشف کرد.

اجرا کردن

جست و جو کردن (در واژه نامه)

Ex:

او نام را در دفترچه تلفن جستجو کرد.

اجرا کردن

بنیاد

Ex:

مؤسسه دوره‌های آموزشی پیشرفته زیادی ارائه می‌دهد.

das Forum [اسم]
اجرا کردن

انجمن

Ex:

انجمن موضوعات فنی زیادی را پوشش می‌دهد.

der Vortrag [اسم]
اجرا کردن

سخنرانی

Ex:

سخنرانی حدود یک ساعت طول کشید.

erleben [فعل]
اجرا کردن

تجربه کردن

Ex:

آیا تا به حال چیزی شبیه به این را تجربه کرده‌اید؟

analysieren [فعل]
اجرا کردن

تحلیل کردن

Ex:

شرکت بازار را تحلیل می‌کند.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها