سطح B2 - Recht

اینجا شما کلمات مرتبط با قانون مانند قانون، قانون اساسی، اتهام و محاکمه را یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B2 آماده شده است.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح B2
اجرا کردن

وکیل متخصص

Ex:

فقط وکلای متخصص گواهی‌شده می‌توانند در این پرونده مالیاتی پیچیده مشاوره دهند.

اجرا کردن

اجازه‌نامه

Ex:

ما برای بازسازی خانه به یک مجوز نیاز داریم.

begrenzen [فعل]
اجرا کردن

محدود کردن

Ex:

این بلیت استفاده را به یک نفر محدود می‌کند.

berechtigt [صفت]
اجرا کردن

مجاز

Ex:

فقط افراد مجاز دسترسی پیدا می‌کنند.

überlassen [فعل]
اجرا کردن

سپردن

Ex:

من دوچرخه قدیمی‌ام را به تو می‌سپارم.

aussagen [فعل]
اجرا کردن

بیان کردن

Ex:

او از شهادت دادن درباره حادثه خودداری کرد.

اجرا کردن

خسارت

Ex:

قربانیان غرامت دولتی دریافت می‌کنند.

اجرا کردن

مخالفت

Ex:

اعتراض باید ظرف 4 هفته انجام شود.

اجرا کردن

صلاحیت

Ex:

معاهدات بین‌المللی صلاحیت را در اختلافات مرزی تنظیم می‌کنند.

abschaffen [فعل]
اجرا کردن

لغو کردن

Ex:

مجازات اعدام در بسیاری از کشورها لغو شده است.

die Schuld [اسم]
اجرا کردن

تقصیر

Ex:

تقصیر از من نیست.

اجرا کردن

تایید

Ex:

شناسایی به عنوان پناهنده می‌تواند سال‌ها طول بکشد.

اجرا کردن

اعتراض

Ex:

شکایت به حمایت از مصرف‌کننده منجر به بازپرداخت شد.

deklarieren [فعل]
اجرا کردن

اعلام‌ کردن

Ex:

شرکت درآمدهای خود را به اداره مالیات اعلام کرد.

اجرا کردن

تفکیک قوا

Ex:

بدون تفکیک قوا، یک نفر ممکن است قدرت زیادی داشته باشد.

اجرا کردن

قانون اساسی

Ex:

طبق قانون اساسی، آزادی بیان یک حق اساسی است.

اجرا کردن

قانون اساسی

Ex:

قانون اساسی دموکراسی را در آلمان محافظت می‌کند.

verstoßen [فعل]
اجرا کردن

سرپیچی کردن (قانون)

Ex:

تخطی از قانون می‌تواند مجازات شود.

اجرا کردن

حکم

Ex:

پلیس رعایت مقررات را کنترل می‌کند.

anklagen [فعل]
اجرا کردن

متهم کردن

Ex:

او به دلیل دزدی متهم شد.

اجرا کردن

بازجویی

Ex:

بازجویی در ایستگاه پلیس انجام شد.

اجرا کردن

زندانی

Ex:

در زندان، زندانیان با هم زندگی می‌کنند.

اجرا کردن

بازرس

Ex:

کمیسر شواهد مهمی پیدا کرد.

اجرا کردن

دادستان

Ex:

دادستان برای محاکمه شواهد جمع‌آوری می‌کند.

اجرا کردن

متهم کردن

Ex:

آنها او را به دزدی پول متهم کردند.

اجرا کردن

وکیل مدافع

Ex:

وکیل مدافع سعی کرد موکل خود را آزاد کند.

die Justiz [اسم]
اجرا کردن

دادگستری

Ex:

قوه قضائیه تخلفات قانونی را مجازات می‌کند.

schwören [فعل]
اجرا کردن

سوگند خوردن

Ex:

او سوگند خورد که به کشورش وفادار بماند.

سطح B2
ویژگی‌های انسانی ویژگی‌ها و مشخصات خاص احساسات و عواطف انواع جدایی و پایان روابط
لباس و ظاهر Heim حرفه‌ها، دنیای کار و اقتصاد حرکات بدنی و وضعیت بدن
ورزش و تجهیزات ورزش Reisen توضیح مکان‌ها
حمل و نقل Natur حیوانات و حیوانات خانگی آب و هوا و اقلیم
حفاظت از محیط زیست و طبیعت علوم پایه Mathematik Technologie
Astronomie پزشکی و بیماری‌ها سلامت روان و روانشناسی تغذیه و رژیم‌شناسی
Religion Politik Recht تنظیم و انضباط
جرم اینترنت و رسانه‌های اجتماعی Kommunikation استدلال و بحث
رسانه‌ها و اخبار عشق و روابط زندگی و زندگینامه اجتماعی
دانش و درک ادبیات و کتاب‌ها فرآیندهای ذهنی موفقیت، شکست و انگیزه
اوقات فراغت و فعالیت‌ها موافقت و مخالفت جامعه و فرهنگ رویدادها و حوادث
Verhalten ادراک و حواس تئاتر و هنر سینما اعضای بدن و آناتومی
مالی و اقتصاد زمان و مراجع زمانی آکادمی و تحصیلات امکانات
ارزیابی ذهنی منطق و عقل هنر و طراحی ابزارها و وسایل
خواب و استراحت اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها معماری شهری و جاذبه‌های گردشگری ساختار و ترکیب
پیوندها و اتصالات ماوراءالطبیعه و عرفان مبادله و تجارت اسناد و پیوست‌ها
فوریت و فشار زمان کشاورزی و محیط زیست تحریک حسی و عاطفی تولید و محصولات
فریب و گمراهی مالکیت و تصرف در دسترس بودن و منابع زندگی حرفهای و شغلی
نظامی و دفاع آمار و تحلیل داده‌ها Sprache تنظیمات و نظرات
مواد و پارچه‌ها ترس‌ها و فوبیاها صداهای حیوانات کشورها و قاره‌ها
غذاها و خوراک‌ها مواد و استفاده از آنها ارزش‌ها و مفاهیم اخلاقی Veränderung
درد، بیماری و جراحی Migration Philosophie پست و تلفن
درجه شدت میوه‌ها