سطح B2 - درد، بیماری و جراحی

اینجا کلمات مربوط به درد، بیماری و جراحی مانند سردرد، عفونت ویروسی، شکستگی، بیهوشی و متخصص را یاد می‌گیری، که برای زبان‌آموزان سطح B2 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح B2
اجرا کردن

مریضی

Ex:

بیماری زود تشخیص داده شد.

der Krampf [اسم]
اجرا کردن

گرفتگی عضلانی

Ex:

یک گرفتگی در پا بازی را متوقف کرد.

اجرا کردن

عامل بیماری‌زا

Ex:

بهداشت به اجتناب از عوامل بیماری‌زا کمک می‌کند.

اجرا کردن

بیماری

Ex:

تشخیص زودهنگام درمان بیماری را بهبود می‌بخشد.

leiden [فعل]
اجرا کردن

رنج بردن

Ex:

کودکان اغلب در سکوت رنج می‌برند.

اجرا کردن

دندان درد

Ex:

درد دندان‌ها پس از درمان متوقف شد.

اجرا کردن

خطر مرگ

Ex:

آتش‌نشانی از خطر جانی در ساختمان هشدار داد.

اجرا کردن

گلو درد

Ex:

گلودرد اغلب با آب گرم و عسل تسکین می‌یابد.

اجرا کردن

بیهوشی

Ex:

پزشک علت غش را بررسی کرد.

اجرا کردن

سردرد

Ex:

در صورت سردرد شدید، باید به پزشک مراجعه کرد.

übel [صفت]
اجرا کردن

دچار تهوع

Ex:

تهوع می‌تواند نشانه بسیاری از بیماری‌ها باشد.

ohnmächtig [صفت]
اجرا کردن

بیهوش

Ex:

آنها زن بیهوش را به بیمارستان بردند.

schmerzhaft [صفت]
اجرا کردن

دردناک

Ex:

از دست دادن برای او دردناک بود.

اجرا کردن

تشخیص بیماری (پزشکی)

Ex:

یک تشخیص نادرست می‌تواند خطرناک باشد.

اجرا کردن

عقونت

Ex:

پس از عفونت، اولین علائم ظاهر شد.

اجرا کردن

عفونت ویروسی

Ex:

در برابر بسیاری از عفونت‌های ویروسی، دارویی وجود ندارد.

der Bruch [اسم]
اجرا کردن

شکستگی

Ex:

شکستگی ناشی از یک سقوط بود.

اجرا کردن

پیچ‌خوردگی

Ex:

پیچ خوردگی معمولاً بدون عمل جراحی بهبود می‌یابد.

اجرا کردن

شکستگی

Ex:

دررفتگی می‌تواند به راحتی در حین ورزش رخ دهد.

der Tumor [اسم]
اجرا کردن

تومور

Ex:

درمان تومور موفقیت‌آمیز بود.

اجرا کردن

ویزیت پزشک

Ex:

او از ملاقات با پزشک می‌ترسد.

اجرا کردن

خون‌گیری

Ex:

پس از خون‌گیری، او احساس ضعف کرد.

اجرا کردن

آزمایش خون

Ex:

آزمایش خون فقط چند دقیقه طول کشید.

اجرا کردن

عمل جراحی

Ex:

عمل جراحی چند ساعت طول کشید.

die Narkose [اسم]
اجرا کردن

بیهوشی

Ex:

پزشک خطرات بی‌هوشی را توضیح داد.

die Naht [اسم]
اجرا کردن

بخیه

Ex:

گاهی اوقات، بخیه باعث خارش می‌شود.

اجرا کردن

پزشک متخصص

Ex:

پزشک متخصص تشخیص واضحی داد.

اجرا کردن

زمان معاینه

Ex:

ساعت مشاوره معمولاً یک ساعت طول می‌کشد.

اجرا کردن

دندان‌پزشک

Ex:

بعد از مراجعه به دندانپزشک، دهانم احساس بهتری دارد.

سطح B2
ویژگی‌های انسانی ویژگی‌ها و مشخصات خاص احساسات و عواطف انواع جدایی و پایان روابط
لباس و ظاهر Heim حرفه‌ها، دنیای کار و اقتصاد حرکات بدنی و وضعیت بدن
ورزش و تجهیزات ورزش Reisen توضیح مکان‌ها
حمل و نقل Natur حیوانات و حیوانات خانگی آب و هوا و اقلیم
حفاظت از محیط زیست و طبیعت علوم پایه Mathematik Technologie
Astronomie پزشکی و بیماری‌ها سلامت روان و روانشناسی تغذیه و رژیم‌شناسی
Religion Politik Recht تنظیم و انضباط
جرم اینترنت و رسانه‌های اجتماعی Kommunikation استدلال و بحث
رسانه‌ها و اخبار عشق و روابط زندگی و زندگینامه اجتماعی
دانش و درک ادبیات و کتاب‌ها فرآیندهای ذهنی موفقیت، شکست و انگیزه
اوقات فراغت و فعالیت‌ها موافقت و مخالفت جامعه و فرهنگ رویدادها و حوادث
Verhalten ادراک و حواس تئاتر و هنر سینما اعضای بدن و آناتومی
مالی و اقتصاد زمان و مراجع زمانی آکادمی و تحصیلات امکانات
ارزیابی ذهنی منطق و عقل هنر و طراحی ابزارها و وسایل
خواب و استراحت اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها معماری شهری و جاذبه‌های گردشگری ساختار و ترکیب
پیوندها و اتصالات ماوراءالطبیعه و عرفان مبادله و تجارت اسناد و پیوست‌ها
فوریت و فشار زمان کشاورزی و محیط زیست تحریک حسی و عاطفی تولید و محصولات
فریب و گمراهی مالکیت و تصرف در دسترس بودن و منابع زندگی حرفهای و شغلی
نظامی و دفاع آمار و تحلیل داده‌ها Sprache تنظیمات و نظرات
مواد و پارچه‌ها ترس‌ها و فوبیاها صداهای حیوانات کشورها و قاره‌ها
غذاها و خوراک‌ها مواد و استفاده از آنها ارزش‌ها و مفاهیم اخلاقی Veränderung
درد، بیماری و جراحی Migration Philosophie پست و تلفن
درجه شدت میوه‌ها