سطح B2 - خواب و استراحت

اینجا کلمات مربوط به خواب و استراحت مانند خواب، بهبودی، خوابیدن و رویا را یاد می‌گیری، که برای زبان‌آموزان سطح B2 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح B2
اجرا کردن

نیازمند به استراحت

Ex:

بیمار خسته به نظر می‌رسد و نیازمند استراحت است.

اجرا کردن

کیسه خواب

Ex:

او یک کیسه خواب بزرگ خرید.

اجرا کردن

اتاق خواب

Ex:

ما اتاق خواب خود را دوباره تزئین کرده‌ایم.

اجرا کردن

به خواب رفتن

Ex:

ما باید به زودی به خواب برویم.

اجرا کردن

خواب‌آلودگی

Ex:

خواب‌آلودگی نشانه‌ای است که باید بخوابید.

اجرا کردن

حالت خواب‌وبیداری

Ex:

نیمه خواب نه کاملاً بیدار است و نه کاملاً خوابیده.

اجرا کردن

خواب و بیداری

Ex:

در خواب گرگ و میش، هوشیاری محدود است.

schlummern [فعل]
اجرا کردن

خوابیدن

Ex:

گربه سبک می‌خوابد با آرامش.

dösen [فعل]
اجرا کردن

چرت زدن

Ex:

او روی مبل دراز کشیده بود و چرت می‌زد.

einschlafen [فعل]
اجرا کردن

خوابیدن

Ex:

او در طول فیلم به خواب رفت.

aufwecken [فعل]
اجرا کردن

بیدار کردن

Ex:

لطفاً مرا بیدار نکن!

schläfrig [صفت]
اجرا کردن

خواب آلود

Ex:

او در طول درس خواب‌آلود شد.

اجرا کردن

بی‌وقفه خوابیدن

Ex:

بعد از پیاده‌روی، عمیق و بدون وقفه خوابیدم.

erwachen [فعل]
اجرا کردن

بیدار شدن

Ex:

به آرامی، علاقه‌اش به موسیقی بیدار شد.

verschlafen [فعل]
اجرا کردن

خواب ماندن

Ex:

او به طور تصادفی زیاد خوابید، با وجود اینکه زود به رختخواب رفت.

verschlafen [صفت]
اجرا کردن

خواب‌آلود

Ex:

با چشمان خواب‌آلود، او قهوه‌اش را نوشید.

اجرا کردن

سحرخیز

Ex:

زود بیدارشونده‌ها اغلب زمان بیشتری برای ورزش و صبحانه دارند.

اجرا کردن

فرد خوابیده

Ex:

یک خوابنده عمیق اغلب زنگ هشدار را نمی‌شنود.

schnarchen [فعل]
اجرا کردن

خروپف کردن

Ex:

خرخر کردن کاری است که بسیاری از افراد هنگام خوابیدن به پشت انجام می‌دهند.

اجرا کردن

کابوس

Ex:

کودکان اغلب درباره کابوس‌هایشان صحبت می‌کنند.

اجرا کردن

لباس خواب (زنانه)

Ex:

او یک لباس خواب جدید در فروشگاه بزرگ خرید.

اجرا کردن

به خواب ادامه دادن

Ex:

در آخر هفته، قطعاً می‌توانید به خوابیدن ادامه دهید برای مدت طولانی.

اجرا کردن

استراحت برای زیبایی

Ex:

می‌گویند خواب زیبایی به مقابله با خستگی کمک می‌کند.

اجرا کردن

خواب درمانی

Ex:

در بیمارستان، اهمیت زیادی به خواب درمانی داده می‌شود.

ausschlafen [فعل]
اجرا کردن

زیاد خوابیدن

Ex:

من در آخر هفته خوابم را کامل کردم و حالا احساس بهتری دارم.

سطح B2
ویژگی‌های انسانی ویژگی‌ها و مشخصات خاص احساسات و عواطف انواع جدایی و پایان روابط
لباس و ظاهر Heim حرفه‌ها، دنیای کار و اقتصاد حرکات بدنی و وضعیت بدن
ورزش و تجهیزات ورزش Reisen توضیح مکان‌ها
حمل و نقل Natur حیوانات و حیوانات خانگی آب و هوا و اقلیم
حفاظت از محیط زیست و طبیعت علوم پایه Mathematik Technologie
Astronomie پزشکی و بیماری‌ها سلامت روان و روانشناسی تغذیه و رژیم‌شناسی
Religion Politik Recht تنظیم و انضباط
جرم اینترنت و رسانه‌های اجتماعی Kommunikation استدلال و بحث
رسانه‌ها و اخبار عشق و روابط زندگی و زندگینامه اجتماعی
دانش و درک ادبیات و کتاب‌ها فرآیندهای ذهنی موفقیت، شکست و انگیزه
اوقات فراغت و فعالیت‌ها موافقت و مخالفت جامعه و فرهنگ رویدادها و حوادث
Verhalten ادراک و حواس تئاتر و هنر سینما اعضای بدن و آناتومی
مالی و اقتصاد زمان و مراجع زمانی آکادمی و تحصیلات امکانات
ارزیابی ذهنی منطق و عقل هنر و طراحی ابزارها و وسایل
خواب و استراحت اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها معماری شهری و جاذبه‌های گردشگری ساختار و ترکیب
پیوندها و اتصالات ماوراءالطبیعه و عرفان مبادله و تجارت اسناد و پیوست‌ها
فوریت و فشار زمان کشاورزی و محیط زیست تحریک حسی و عاطفی تولید و محصولات
فریب و گمراهی مالکیت و تصرف در دسترس بودن و منابع زندگی حرفهای و شغلی
نظامی و دفاع آمار و تحلیل داده‌ها Sprache تنظیمات و نظرات
مواد و پارچه‌ها ترس‌ها و فوبیاها صداهای حیوانات کشورها و قاره‌ها
غذاها و خوراک‌ها مواد و استفاده از آنها ارزش‌ها و مفاهیم اخلاقی Veränderung
درد، بیماری و جراحی Migration Philosophie پست و تلفن
درجه شدت میوه‌ها