سطح B2 - جرم

اینجا شما کلمات مربوط به جرم مانند دزدی، قتل، جرم و مدرک را یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B2 آماده شده است.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح B2
اجرا کردن

دزدی

Ex:

دزدی در سوپرمارکت توسط دوربین‌ها نظارت می‌شود.

zufügen [فعل]
اجرا کردن

صدمه‌ زدن

Ex:

انفجار وارد کرد آسیب‌هایی به بسیاری از افراد.

اجرا کردن

فریب

Ex:

فریب مشتری توسط قانون قابل مجازات است.

der Raub [اسم]
اجرا کردن

دزدی

Ex:

مجرم پس از سرقت دستگیر شد.

die Beute [اسم]
اجرا کردن

اموال مسروقه

Ex:

غنیمت شامل جواهرات و پول نقد می‌شود.

der Mord [اسم]
اجرا کردن

قتل

Ex:

پلیس در حال بررسی قتل در صحنه جرم است.

töten [فعل]
اجرا کردن

کشتن

Ex:

سربازان گاهی مجبورند در جنگ بکشند.

اجرا کردن

کلاه‌بردار

Ex:

کلاهبردار دستگیر شد.

ermorden [فعل]
اجرا کردن

کشتن

Ex:

هیچ‌کس نمی‌داند چرا دوستش را کشت.

der Beweis [اسم]
اجرا کردن

مدرک

Ex:

وکیل یک شاهد جدید ارائه کرد.

der Mörder [اسم]
اجرا کردن

قاتل

Ex:

همه می‌خواهند بدانند که قاتل کیست.

die Klage [اسم]
اجرا کردن

شکایت

Ex:

شکایت او رد شد.

اجرا کردن

وکیل حقوقی

Ex:

یک وکیل می‌تواند در اختلافات کمک کند.

اجرا کردن

تخلف

Ex:

برای جرایم، مجازات‌هایی وجود دارد.

das Delikt [اسم]
اجرا کردن

جرم

Ex:

پلیس در حال بررسی جرم است.

اجرا کردن

باج‌گیری

Ex:

جنایتکاران در اخاذی پول طلب می‌کنند.

اجرا کردن

آدم‌ربایی

Ex:

پلیس در جستجوی شاهدان آدم‌ربایی است.

اجرا کردن

خرید و فروش مواد مخدر

Ex:

قاچاق مواد مخدر مشکلات بزرگی در جامعه ایجاد می‌کند.

اجرا کردن

پولشویی

Ex:

پولشویی پول سیاه را به پول تمیز تبدیل می‌کند.

اجرا کردن

هم‌دست

Ex:

همدستان دقیقاً مانند مجرمان مجازات می‌شوند.

اجرا کردن

تجاوز به حریم شخصی

Ex:

پلیس در مورد تجاوز به منزل تحقیق می‌کند.

اجرا کردن

تحقیق

Ex:

تحقیق شامل بازجویی از شاهدان می‌شود.

der Tatort [اسم]
اجرا کردن

محل جرم

Ex:

صحنه جرم دقیقاً بررسی می‌شود.

das Alibi [اسم]
اجرا کردن

غیبت هنگام جرم

Ex:

بدون عذر، او مورد سوءظن قرار گرفت.

das Motiv [اسم]
اجرا کردن

انگیزه

Ex:

بدون انگیزه، هیچ عمل قابل مجازاتی وجود ندارد.

اجرا کردن

اعتراف

Ex:

بدون اعتراف، پرونده حل کردن دشوار است.

die Aussage [اسم]
اجرا کردن

اظهارات

Ex:

او یک اظهارنامه به پلیس داد.

سطح B2
ویژگی‌های انسانی ویژگی‌ها و مشخصات خاص احساسات و عواطف انواع جدایی و پایان روابط
لباس و ظاهر Heim حرفه‌ها، دنیای کار و اقتصاد حرکات بدنی و وضعیت بدن
ورزش و تجهیزات ورزش Reisen توضیح مکان‌ها
حمل و نقل Natur حیوانات و حیوانات خانگی آب و هوا و اقلیم
حفاظت از محیط زیست و طبیعت علوم پایه Mathematik Technologie
Astronomie پزشکی و بیماری‌ها سلامت روان و روانشناسی تغذیه و رژیم‌شناسی
Religion Politik Recht تنظیم و انضباط
جرم اینترنت و رسانه‌های اجتماعی Kommunikation استدلال و بحث
رسانه‌ها و اخبار عشق و روابط زندگی و زندگینامه اجتماعی
دانش و درک ادبیات و کتاب‌ها فرآیندهای ذهنی موفقیت، شکست و انگیزه
اوقات فراغت و فعالیت‌ها موافقت و مخالفت جامعه و فرهنگ رویدادها و حوادث
Verhalten ادراک و حواس تئاتر و هنر سینما اعضای بدن و آناتومی
مالی و اقتصاد زمان و مراجع زمانی آکادمی و تحصیلات امکانات
ارزیابی ذهنی منطق و عقل هنر و طراحی ابزارها و وسایل
خواب و استراحت اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها معماری شهری و جاذبه‌های گردشگری ساختار و ترکیب
پیوندها و اتصالات ماوراءالطبیعه و عرفان مبادله و تجارت اسناد و پیوست‌ها
فوریت و فشار زمان کشاورزی و محیط زیست تحریک حسی و عاطفی تولید و محصولات
فریب و گمراهی مالکیت و تصرف در دسترس بودن و منابع زندگی حرفهای و شغلی
نظامی و دفاع آمار و تحلیل داده‌ها Sprache تنظیمات و نظرات
مواد و پارچه‌ها ترس‌ها و فوبیاها صداهای حیوانات کشورها و قاره‌ها
غذاها و خوراک‌ها مواد و استفاده از آنها ارزش‌ها و مفاهیم اخلاقی Veränderung
درد، بیماری و جراحی Migration Philosophie پست و تلفن
درجه شدت میوه‌ها