واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - ابعاد

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به ابعاد را که برای آزمون آکادمیک آیلتس ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
tall [صفت]
اجرا کردن

بلندتر از حد معمول

Ex: The giraffe is known for its tall neck , allowing it to reach high branches .

زرافه به خاطر گردن بلند خود شناخته شده است که به آن امکان می‌دهد به شاخه‌های بلند دسترسی پیدا کند.

extended [صفت]
اجرا کردن

گسترده

Ex: The extended bridge now spans a greater distance across the river .

پل گسترش یافته اکنون مسافت بیشتری را در عرض رودخانه پوشش می‌دهد.

stretched [صفت]
اجرا کردن

کشیده

Ex: The stretched rope across the ravine looked unsafe .

طناب کشیده شده در سراسر دره ناامن به نظر می‌رسید.

high [صفت]
اجرا کردن

بلند

Ex: She climbed to a high branch to get a better view of the sunset .

او به یک شاخه بلند بالا رفت تا منظره بهتری از غروب آفتاب داشته باشد.

wide [صفت]
اجرا کردن

عریض

Ex: The road was wide , accommodating both cars and pedestrians comfortably .

جاده عریض بود، که هم ماشین‌ها و هم عابران پیاده را به راحتی در خود جای می‌داد.

broad [صفت]
اجرا کردن

پهن

Ex: The table was 4 feet broad , making it perfect for large family dinners .

میز پهن 4 فوت بود، که آن را برای شام‌های خانوادگی بزرگ عالی می‌کرد.

extensive [صفت]
اجرا کردن

گسترده

Ex: The national park had extensive hiking trails , offering visitors the opportunity to explore diverse landscapes and ecosystems .

پارک ملی دارای مسیرهای پیاده‌روی وسیعی بود که به بازدیدکنندگان امکان کشف مناظر و اکوسیستم‌های متنوع را می‌داد.

vast [صفت]
اجرا کردن

وسیع

Ex: They explored the vast wilderness , discovering new landscapes and ecosystems along the way .

آنها طبیعت وسیع را کاوش کردند، مناظر و اکوسیستم‌های جدیدی را در طول راه کشف کردند.

lengthy [صفت]
اجرا کردن

طولانی

Ex: Despite efforts to condense the presentation , it still ended up being overly lengthy and exhausting .

علیرغم تلاش‌ها برای فشرده‌سازی ارائه، در نهایت طولانی و خسته‌کننده شد.

long [صفت]
اجرا کردن

طولانی (مسافت)

Ex:

مار نزدیک به شش فوت درازا بود، که آن را به صحنه‌ای کاملاً چشمگیر تبدیل می‌کرد.

short [صفت]
اجرا کردن

کوتاه

Ex: She wore a shirt with short sleeves to stay cool in the summer heat.

او یک پیراهن با آستین‌های کوتاه پوشید تا در گرمای تابستان خنک بماند.

knee-high [صفت]
اجرا کردن

تا زانو

Ex:

او جوراب‌های زانو بلند خود را تا قوزک پاهایش پایین کشید.

to stretch [فعل]
اجرا کردن

کش آوردن

Ex: The fitness trainer will guide you on how to stretch your muscles properly .

مربی تناسب اندام به شما راهنمایی می‌کند که چگونه عضلات خود را به درستی کشش دهید.

to grow [فعل]
اجرا کردن

افزایش یافتن

Ex: The team has grown in number this year .

تیم امسال از نظر تعداد رشد کرده است.

to widen [فعل]
اجرا کردن

عریض شدن

Ex: The road gradually widens to allow for more lanes .

جاده به تدریج عریض می‌شود تا امکان خطوط بیشتری فراهم شود.

to expand [فعل]
اجرا کردن

گسترده شدن

Ex: When the airbag deployed , it rapidly expanded to cushion the impact and protect the driver .

وقتی کیسه هوا باز شد، به سرعت گسترش یافت تا ضربه را کاهش دهد و راننده را محافظت کند.

to lengthen [فعل]
اجرا کردن

طولانی‌ کردن

Ex: The tailor recommended lengthening the trousers to ensure they reached the proper hemline .

خیاط توصیه کرد که شلوار را بلندتر کنید تا مطمئن شوید که به خط دامن مناسب می‌رسد.

to expand [فعل]
اجرا کردن

گسترش یافتن

Ex: As the economy improved , opportunities for employment expanded , offering hope to those seeking jobs .

با بهبود اقتصاد، فرص شغلی گسترش یافتند، به کسانی که به دنبال کار بودند امید دادند.

to broaden [فعل]
اجرا کردن

گسترده شدن

Ex: As the company grows , its influence within the industry is expected to broaden .

با رشد شرکت، انتظار می‌رود که نفوذ آن در صنعت گسترش یابد.

to extend [فعل]
اجرا کردن

بسط دادن

Ex: The artist was extending the canvas to create a larger painting .

هنرمند در حال گسترش بوم بود تا نقاشی بزرگتری ایجاد کند.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی