واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - اقدامات رابطه‌ای

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به اقدامات رابطه‌ای را یاد خواهید گرفت که برای آزمون آیلتس آکادمیک پایه ضروری هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
to marry [فعل]
اجرا کردن

ازدواج کردن

Ex: They married in a small , intimate ceremony with only family and close friends .

آنها در یک مراسم کوچک و صمیمی فقط با خانواده و دوستان نزدیک ازدواج کردند.

to engage [فعل]
اجرا کردن

نامزد کردن

Ex: He nervously waited for her answer when he asked her to engage .

او با اضطراب منتظر پاسخ او بود وقتی از او خواست نامزد شود.

to commit [فعل]
اجرا کردن

متعهد بودن

Ex: The activists committed themselves to advocating for social justice and equality .

فعالان متعهد شدند به حمایت از عدالت اجتماعی و برابری.

to support [فعل]
اجرا کردن

کمک کردن

Ex: The charity aims to support underprivileged children with school supplies .

خیریه هدفش حمایت از کودکان محروم با لوازم مدرسه است.

to trust [فعل]
اجرا کردن

اعتماد داشتن

Ex: I trust her when it comes to making important decisions .

من به او اعتماد دارم وقتی نوبت به گرفتن تصمیم‌های مهم می‌رسد.

اجرا کردن

رابطه خوبی باهم داشتن

Ex:

من با همکارانم در شغل قبلی‌ام خوب کنار می‌آمدم.

to care for [فعل]
اجرا کردن

نگهداری کردن

Ex: She stayed home to care for her sick mother .

او در خانه ماند تا از مادر بیمارش مراقبت کند.

اجرا کردن

دور هم جمع شدن

Ex:

بعد از کار، دوست داریم در بار محلی دور هم جمع شویم تا نوشیدنی بخوریم.

to hang out [فعل]
اجرا کردن

با دیگران بیرون رفتن

Ex: They often hang out by the beach during the summer .

آنها اغلب در تابستان وقت می‌گذرانند در کنار ساحل.

to break up [فعل]
اجرا کردن

بهم زدن (رابطه عاشقانه)

Ex: They decided to break up after two years of dating .

آنها پس از دو سال رابطه تصمیم به جدایی گرفتند.

to divorce [فعل]
اجرا کردن

طلاق گرفتن

Ex: Last year , they successfully divorced and started anew .

سال گذشته، آنها با موفقیت طلاق گرفتند و دوباره شروع کردند.

to fight [فعل]
اجرا کردن

بحث کردن

Ex: They fought over who should take the last piece of cake .

آنها بر سر اینکه چه کسی باید آخرین تکه کیک را بردارد دعوا کردند.

to separate [فعل]
اجرا کردن

جدا شدن

Ex: The couple mutually agreed to separate , realizing they had grown apart over time .

زوجین به طور متقابل توافق کردند که جدا شوند، با این درک که با گذشت زمان از هم دور شده‌اند.

to split up [فعل]
اجرا کردن

جدا شدن (رابطه عاشقانه)

Ex:

این یک تصمیم دشوار بود، اما در نهایت آنها موافقت کردند که از هم جدا شوند و راه‌های جداگانه‌ای را در پیش بگیرند.

to cheat [فعل]
اجرا کردن

خیانت کردن

Ex: The couple decided to part ways after it was revealed that one of them had cheated .

این زوج پس از آشکار شدن اینکه یکی از آنها به دیگری خیانت کرده است، تصمیم به جدایی گرفتند.

to betray [فعل]
اجرا کردن

خیانت کردن (به همسر خود)

Ex: Trust is fragile , and if you betray someone , it can be impossible to rebuild .

اعتماد شکننده است، و اگر به کسی خیانت کنید، ممکن است غیرممکن باشد که دوباره آن را بسازید.

to abandon [فعل]
اجرا کردن

رها کردن

Ex: In the middle of a crucial project , Sarah 's colleague decided to abandon the team without any explanation .

در میانه یک پروژه حیاتی، همکار سارا تصمیم گرفت تیم را بدون هیچ توضیحی رها کند.

to make up [فعل]
اجرا کردن

آشتی کردن

Ex: I hope that you and your brother can make up soon .

امیدوارم تو و برادرت به زودی با هم آشتی کنید.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی