واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - افزایش مقدار

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به افزایش مقدار را یاد خواهید گرفت که برای آزمون آکادمیک IELTS ضروری هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
filled [صفت]
اجرا کردن

پرشده

Ex: His filled schedule left no time for breaks .

برنامه پر او زمانی برای استراحت باقی نگذاشت.

numerous [صفت]
اجرا کردن

متعدد

Ex: He faced numerous obstacles while trying to complete the project .

او در تلاش برای تکمیل پروژه با متعدد موانع روبرو شد.

full [صفت]
اجرا کردن

پر

Ex: She drank a full glass of milk with her cookies .

او یک لیوان پر شیر با کلوچه‌هایش نوشید.

bountiful [صفت]
اجرا کردن

فراوان

Ex:

باران فراوان این فصل، چشمانداز یک زمان خشک را به بهشتی سرسبز و پرپشت تبدیل کرده است.

plentiful [صفت]
اجرا کردن

فراوان

Ex: In the fall , pumpkin patches were plentiful , offering a wide selection for carving and baking .

در پاییز، مزارع کدو تنبل فراوان بودند، که انتخاب گسترده‌ای برای کنده‌کاری و پخت ارائه می‌داد.

high [صفت]
اجرا کردن

زیاد

Ex:

منطقه امسال دمای بالایی را تجربه کرد.

abundant [صفت]
اجرا کردن

فراوان

Ex: Our local market offers abundant fresh fruits and vegetables year-round .

بازار محلی ما میوه‌ها و سبزیجات تازه فراوان را در طول سال ارائه می‌دهد.

to rise [فعل]
اجرا کردن

افزایش یافتن

Ex: Interest in the new product has risen since the ad campaign .

علاقه به محصول جدید از زمان شروع کمپین تبلیغاتی افزایش یافته است.

to gain [فعل]
اجرا کردن

افزایش یافتن

Ex: The real estate market continues to gain in value .

بازار املاک همچنان در حال افزایش ارزش است.

to raise [فعل]
اجرا کردن

افزایش دادن

Ex: The government raises taxes to fund public services .

دولت برای تأمین مالی خدمات عمومی مالیات‌ها را افزایش می‌دهد.

to increase [فعل]
اجرا کردن

افزایش یافتن

Ex: The population of the city continues to increase due to urban migration .

جمعیت شهر به دلیل مهاجرت شهری همچنان در حال افزایش است.

to build up [فعل]
اجرا کردن

گسترش یافتن

Ex: The excitement is starting to build up as the concert date approaches .

هیجان شروع به افزایش می‌کند با نزدیک شدن به تاریخ کنسرت.

to boost [فعل]
اجرا کردن

افزایش دادن

Ex: The new advertising campaign boosted the brand 's visibility in the market .

کمپین تبلیغاتی جدید افزایش دید برند در بازار را به همراه داشت.

to maximize [فعل]
اجرا کردن

به حداکثر رساندن

Ex: While renovating , they were maximizing the use of space in the small apartment .

در حین بازسازی، آنها استفاده از فضای آپارتمان کوچک را به حداکثر می‌رساندند.

to advance [فعل]
اجرا کردن

بالا رفتن (قیمت و ارزش)

Ex:

سرمایه‌گذاران از دیدن پیشرفت پرتفوی خود خوشحال بودند.

to enlarge [فعل]
اجرا کردن

بزرگ کردن

Ex: The city council is considering enlarging the public transportation system , improving accessibility for residents .

شورای شهر در حال بررسی گسترش سیستم حمل و نقل عمومی است، که دسترسی ساکنان را بهبود می‌بخشد.

growth [اسم]
اجرا کردن

افزایش

Ex: The growth of cities has led to overcrowded conditions .
expansion [اسم]
اجرا کردن

گسترش

Ex: The city is undergoing rapid expansion with new housing developments .

شهر در حال تجربه گسترش سریع با توسعه‌های مسکونی جدید است.

extension [اسم]
اجرا کردن

تمدید

Ex: The professor gave me an extension to finish my paper .

پروفسور به من تمدید داد تا مقاله‌ام را تمام کنم.

addition [اسم]
اجرا کردن

اضافه

Ex: The budget required an addition of extra funds for unforeseen expenses .

بودجه به افزودن وجوه اضافی برای هزینه‌های پیش‌بینی نشده نیاز داشت.

progress [اسم]
اجرا کردن

پیشرفت

Ex: Despite setbacks , the research team remained committed to their project and continued to make progress in finding a cure .

علیرغم مشکلات، تیم تحقیقاتی به پروژه خود متعهد ماند و به پیشرفت در یافتن درمان ادامه داد.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی