واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - Intelligence

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به هوش را که برای آزمون آکادمیک پایه آیلتس لازم است یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
intelligent [صفت]
اجرا کردن

باهوش

Ex: She 's an intelligent writer with a unique perspective .

او یک نویسنده هوشمند با دیدگاهی منحصر به فرد است.

smart [صفت]
اجرا کردن

باهوش

Ex: The smart kid always finishes his homework quickly .

بچه باهوش همیشه تکالیفش را سریع تمام می‌کند.

skilled [صفت]
اجرا کردن

ماهر

Ex: With skilled craftsmanship , he restores antique cars to their former glory .

با مهارت ماهرانه، او ماشین‌های قدیمی را به شکوه سابقشان بازمی‌گرداند.

creative [صفت]
اجرا کردن

خلاق

Ex: My cousin is very creative , she paints beautiful pictures with watercolors .

پسرعمویم بسیار خلاق است، او با آبرنگ نقاشی‌های زیبایی می‌کشد.

wise [صفت]
اجرا کردن

عاقل

Ex: The wise elder shared her wisdom with the younger generations , offering valuable insights into life .

پیر خردمند خرد خود را با نسل‌های جوانتر به اشتراک گذاشت، بینش‌های ارزشمندی درباره زندگی ارائه داد.

clever [صفت]
اجرا کردن

باهوش

Ex: The clever student aced the exam by applying clever mnemonics and study techniques .

دانش آموز باهوش با استفاده از روش‌های هوشمندانه یادآوری و تکنیک‌های مطالعه در امتحان قبول شد.

اجرا کردن

ذهنی

Ex: Intellectual challenges encourage personal growth and development .

چالش‌های فکری رشد و توسعه شخصی را تشویق می‌کنند.

sharp [صفت]
اجرا کردن

هشیار

Ex: He stayed sharp during the late-night meeting , ensuring no errors were overlooked .

او در جلسه دیروقت هوشیار ماند، مطمئن شد که هیچ خطایی نادیده گرفته نشود.

bright [صفت]
اجرا کردن

باهوش

Ex: The bright young intern quickly mastered the complex tasks assigned to her .

کارآموز جوان باهوش به سرعت بر وظایف پیچیده محوله تسلط یافت.

dumb [صفت]
اجرا کردن

کندذهن

Ex: His dumb decisions often led to unfavorable outcomes , as he failed to consider the consequences .

تصمیمات احمقانه او اغلب به نتایج نامطلوب منجر شد، زیرا او نتوانست عواقب را در نظر بگیرد.

ignorant [صفت]
اجرا کردن

نادان

Ex: His ignorant behavior towards others stemmed from a lack of empathy and understanding .
اجرا کردن

فاقد عمق فکری

Ex: She found the game show entertaining but unintellectual .

او برنامه مسابقه را سرگرم‌کننده اما غیرفکری یافت.

unwise [صفت]
اجرا کردن

نابخردانه

Ex: He made an unwise investment without researching the market .

او بدون تحقیق در بازار، یک سرمایه‌گذاری بی‌دقت انجام داد.

foolish [صفت]
اجرا کردن

احمق

Ex: A foolish comment during the interview cost him the job .

یک نظر احمقانه در طول مصاحبه شغل را از او گرفت.

اجرا کردن

احمق

Ex:

او اغلب به اشتباه کم‌هوش تلقی می‌شود چون ساکت است.

اجرا کردن

ساده‌لوح

Ex: He was often criticized for being too simple-minded in his decisions .

او اغلب به دلیل ساده‌لوح بودن در تصمیم‌گیری‌هایش مورد انتقاد قرار می‌گرفت.

slow [صفت]
اجرا کردن

کندذهن

Ex: Sometimes he needs a little push to get going , he 's a bit slow .

گاهی اوقات او نیاز به کمی فشار برای شروع دارد، او کمی کند است.

brainless [صفت]
اجرا کردن

بی‌تدبیر

Ex:

تصمیم احمقانه نادیده گرفتن نشانه‌های هشداردهنده بعدها مشکلات بزرگی ایجاد کرد.

mindless [صفت]
اجرا کردن

بی‌دلیل

Ex: The protest turned into a mindless riot , with no clear purpose or direction .

اعتراض به یک شورش بی‌معنی تبدیل شد، بدون هدف یا جهت مشخص.

silly [صفت]
اجرا کردن

احمق

Ex: She was being silly when she wore mismatched shoes on purpose .

او احمقانه رفتار می‌کرد وقتی که عمداً کفش‌های ناهماهنگ پوشید.

aware [صفت]
اجرا کردن

آگاه

Ex: The students were not aware of the upcoming test until the teacher reminded them .

دانش‌آموزان از آزمون پیش‌رو مطلع نبودند تا اینکه معلم به آنها یادآوری کرد.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی