واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - حالت‌ها و موقعیت‌ها

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به وضعیت‌ها و موقعیت‌هایی را که برای آزمون آکادمیک پایه IELTS ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
to stand [فعل]
اجرا کردن

ایستادن

Ex: She stands at the bus stop waiting for her ride .

او در ایستگاه اتوبوس ایستاده و منتظر سواریش است.

to sit [فعل]
اجرا کردن

نشستن

Ex:

بعد از یک پیاده‌روی طولانی، آنها از پیدا کردن یک نیمکت برای نشستن احساس آرامش کردند.

to bend [فعل]
اجرا کردن

دولا شدن

Ex: The hiker bent at the waist to drink water from the stream .

کوهنورد در کمر خم شد تا از جوی آب بنوشد.

to raise [فعل]
اجرا کردن

بلند کردن

Ex: She raised her eyes from her work .

او چشمانش را از کارش بلند کرد.

to balance [فعل]
اجرا کردن

تعادل چیزی را حفظ کردن

Ex: The tightrope walker practiced daily to balance perfectly on the rope .

بندباز روزانه تمرین می‌کرد تا به طور کامل روی طناب تعادل برقرار کند.

to stretch [فعل]
اجرا کردن

کش‌وقوس دادن

Ex: Sitting at the desk for hours , he takes regular breaks to stand up and stretch his arms and legs to relieve stiffness .

برای ساعت‌ها پشت میز نشسته، او به طور منظم استراحت می‌کند تا بلند شود و دست‌ها و پاهایش را بکشد تا سفتی را کاهش دهد.

to pose [فعل]
اجرا کردن

ژست گرفتن

Ex: Art students practiced drawing by asking a classmate to pose as a model in various dynamic and static positions .

دانشجویان هنر با درخواست از یک همکلاسی برای حالت گرفتن به عنوان مدل در موقعیت‌های پویا و ایستای مختلف، طراحی را تمرین کردند.

to kneel [فعل]
اجرا کردن

زانو زدن

Ex: During the ceremony , the participants were asked to kneel before receiving their awards .

در طول مراسم، از شرکت‌کنندگان خواسته شد که قبل از دریافت جوایزشان زانو بزنند.

to recline [فعل]
اجرا کردن

به عقب خم شدن

Ex: The patient reclined in the hospital bed , propped up by pillows for added comfort .

بیمار در تخت بیمارستان دراز کشید، با تکیه به بالش‌ها برای راحتی بیشتر.

to lift [فعل]
اجرا کردن

بلند کردن

Ex: The crane is lifting steel beams for the construction project .

جرثقیل در حال بلند کردن تیرهای فولادی برای پروژه ساخت‌وساز است.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی