واژگان را برای صحبت درباره زمان، مدت، فرکانس و دورهها یاد بگیرید.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
به تعویق انداختن
تصمیم نهایی به تاریخ نامشخصی به تعویق افتاد.
عصر
عصر صنعتی جامعه را به شدت تغییر داد.
آینده
آینده خواهد گفت که آیا ما درست میگفتیم یا نه.
گذشته
در گذشته، مردم سادهتر زندگی میکردند.
زمان حال
ابدیت
ابدیّت برای ذهن انسان یک راز است.
برنامه زمانی
برنامه زمانی اتوبوس به صورت آنلاین در دسترس است.
وقتشناسی
او منظم بودن همکارانش را تحسین میکند.
تناوب
این بیماری با فرکانس بالایی ظاهر میشود.
تداوم
این شرکت بر تداوم پروژههای خود شرط میبندد.
وقفه
فاصله بین دو قرار ملاقات خیلی کوتاه است.
همزمانی
همزمانی وظایف باعث میشود کار مؤثرتر باشد.
زودتر رسیدن
رویدادهای اخیر مقدم بر بحران بودند.
طول کشیدن
نمایش حدود یک ساعت طول میکشد.
او به دلایل شخصی بازدید خود را به تعویق انداخت.
زودتر از موقع انجام دادن
او به دلیل اعتصاب، خروج خود را پیشبینی کرد.
کارها به دلیل باران به تأخیر افتاد.
موقت
این راهحل فقط موقت است.
او یک شغل موقت را در طول تعطیلات پذیرفت.
ناگهان
نور ناگهان خاموش شد.
زمانبندی
برنامهی او به او اجازه نمیدهد که تعطیلات بگیرد.
زین پس
اکنون او اشتباهات خود را درک کرده است.