pattern

آیلتس آکادمیک (باند 8 و بالاتر) - Temperature

در اینجا با چند کلمه انگلیسی مرتبط با Temperature که برای آزمون آیلتس آکادمیک ضروری است آشنا می شوید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
Vocabulary for Academic IELTS (8)
sweltering

extremely hot and uncomfortable, often causing sweating

(گرمای) شدید, (گرمای) کلافه‌کننده، (گرمای) طاقت‌فرسا

(گرمای) شدید, (گرمای) کلافه‌کننده، (گرمای) طاقت‌فرسا

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "sweltering"
sizzling

so hot as to produce a hissing or crackling sound

سوزان, خیلی داغ

سوزان, خیلی داغ

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "sizzling"
torrid

characterized by intense and oppressive heat

سوزان

سوزان

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "torrid"
parching

becoming dried, often due to intense heat or a lack of moisture

خشک شدن

خشک شدن

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "parching"
flaming

extreme heat, often associated with flames or burning

گرمای شدید و سوزان

گرمای شدید و سوزان

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "flaming"
lukewarm

having a temperature that is only slightly warm

نسبتا گرم

نسبتا گرم

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "lukewarm"
thermic

relating to or involving the transformation of heat energy

حرارتی

حرارتی

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "thermic"
muggy

characterized by high humidity and oppressive warmth

گرم و مرطوب, شرجی

گرم و مرطوب, شرجی

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "muggy"
nippy

(of weather) having a sharp, cold quality

سرد اما نشاط آور (هوا)

سرد اما نشاط آور (هوا)

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "nippy"
arctic

very cold

بسیار سرد

بسیار سرد

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "arctic"
glacial

freezing as though having sub-zero temperatures

یخبندان, بسیار سرد

یخبندان, بسیار سرد

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "glacial"
algid

extremely cold

خیلی سرد

خیلی سرد

[صفت]
daily words
wordlist
بستن
ورود
تعریف و معنای "algid"
LanGeek
دانلود اپلیکشن LanGeek