واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9) - فیلم و تئاتر

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به فیلم و تئاتر را یاد خواهید گرفت که برای آزمون آکادمیک آیلتس ضروری هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9)
اجرا کردن

جلوه‌ صوتی

Ex: Editors carefully selected sound effects to match the action on screen .

ویراستاران به دقت افکت‌های صوتی را انتخاب کردند تا با عمل روی صفحه مطابقت داشته باشد.

cameo [اسم]
اجرا کردن

حضور افتخاری

Ex:

طرفداران مشتاقانه منتظر کامئوها در فیلم بودند، سعی می‌کردند بازیگران معروفی را که در نقش‌های کوچک پنهان شده بودند، پیدا کنند.

denouement [اسم]
اجرا کردن

صحنه آخر (نمایشنامه، فیلم یا داستان)

Ex: The author ’s skillful denouement ensured that every question was answered by the end of the novel .

گره‌گشایی ماهرانه نویسنده اطمینان داد که هر سوالی تا پایان رمان پاسخ داده شود.

interlude [اسم]
اجرا کردن

میان‌پرده

Ex: The interlude in the movie served as a transition to a new storyline .

میان‌پرده در فیلم به عنوان گذار به یک داستان جدید عمل کرد.

fourth wall [اسم]
اجرا کردن

دیوار چهارم (در تئاتر)

Ex: By shattering the fourth wall , the comedian created a sense of immediacy and connection with the audience , drawing them into the comedic experience as active participants .

با شکستن دیوار چهارم، کمدین احساسی از بی‌واسطگی و ارتباط با مخاطب ایجاد کرد، آن‌ها را به عنوان شرکت‌کنندگان فعال به تجربه کمدی کشید.

green room [اسم]
اجرا کردن

اتاق پشت‌صحنه

Ex: The green room buzzed with excitement and nervous energy as the cast awaited their cues to take the stage .

اتاق سبز از هیجان و انرژی عصبی پر بود در حالی که بازیگران منتظر نشانه‌های خود برای رفتن به روی صحنه بودند.

backlot [اسم]
اجرا کردن

شهرک سینمایی

Ex: The backlot served as a blank canvas for filmmakers , offering endless possibilities for creating immersive worlds and transporting audiences to distant times and places .

بک‌لات به عنوان یک بوم خالی برای فیلمسازان عمل می‌کرد، که امکان‌های بی‌پایانی برای خلق جهان‌های غوطه‌ور و انتقال مخاطبان به زمان‌ها و مکان‌های دور ارائه می‌داد.

rough cut [اسم]
اجرا کردن

تدوین اولیه

Ex: During the screening of the rough cut , the production team discussed pacing , continuity , and which scenes might need reshooting .

در طول نمایش نسخه اولیه، تیم تولید در مورد سرعت، تداوم و صحنه‌هایی که ممکن است نیاز به فیلمبرداری مجدد داشته باشند، بحث کردند.

اجرا کردن

استوری‌بوردسازی

Ex: The graphic novel 's intricate storyboarding showcased the creator 's meticulous attention to detail , with each panel carefully plotted to enhance the narrative flow .

استوری‌بوردینگ پیچیده رمان گرافیکی توجه دقیق خالق به جزئیات را نشان داد، با هر پنل که به دقت برای بهبود جریان روایی طرح‌ریزی شده بود.

outtake [اسم]
اجرا کردن

سکانس حذف‌شده

Ex: The blooper show aired a collection of outtakes from various TV shows , providing a comedic glimpse into the unplanned moments on set .

نمایش اشتباهات، مجموعه‌ای از صحنه‌های حذف شده از برنامه‌های تلویزیونی مختلف را پخش کرد و نگاهی طنزآمیز به لحظات برنامه‌ریزی نشده در صحنه ارائه داد.

ad lib [اسم]
اجرا کردن

دیالوگ فی‌البداهه

Ex: The director encouraged the cast to experiment with ad libs during rehearsals , hoping to discover fresh and authentic moments to enhance the play .

کارگردان بازیگران را تشویق کرد تا در طول تمرین‌ها با بداهه‌گویی آزمایش کنند، به امید کشف لحظه‌های تازه و اصیل برای بهبود نمایش.

اجرا کردن

پایان نمایش و قدردانی از تماشاچیان

Ex: After the curtain call , the cast and crew gathered backstage to celebrate the successful conclusion of the show 's run with hugs , laughter , and perhaps a few tears .

پس از فراخوان پرده، بازیگران و عوامل در پشت صحنه جمع شدند تا پایان موفقیت‌آمیز اجرای نمایش را با آغوش، خنده و شاید چند قطره اشک جشن بگیرند.

اجرا کردن

فیلم‌نامه‌خوانی

Ex: After the read-through , the production team discussed logistical details and finalized plans for rehearsals , set design , and costume fittings .

پس از خوانش اولیه، تیم تولید جزئیات لجستیکی را مورد بحث قرار داد و برنامه‌های تمرین، طراحی صحنه و تناسب لباس را نهایی کرد.

اجرا کردن

تغییر صحنه

Ex: The stage manager coordinated scene-shifting cues with lighting and sound cues to create a cohesive theatrical experience for the audience .

مدیر صحنه نشانه‌های تغییر صحنه را با نشانه‌های نور و صدا هماهنگ کرد تا یک تجربه تئاتری منسجم برای مخاطبان ایجاد کند.

set piece [اسم]
اجرا کردن

سکانس ویژه

Ex: The minimalist set piece , consisting of little more than a single chair and a spotlight , emphasized the intimacy and intensity of the dramatic monologue .

ست پیس مینیمالیستی، که شامل کمی بیشتر از یک صندلی و یک نورافکن بود، بر صمیمیت و شدت مونولوگ دراماتیک تأکید کرد.

spoof [اسم]
اجرا کردن

نقیضه (فیلم)

Ex: The website " The Onion " publishes spoofs of news articles , presenting fictional stories in a satirical and often outrageous manner .

وبسایت "The Onion" طنزهایی از مقالات خبری منتشر می‌کند، که داستان‌های تخیلی را به شیوه‌ای طنزآمیز و اغلب توهین‌آمیز ارائه می‌دهد.

weepy [اسم]
اجرا کردن

(فیلم، کتاب و...) گریه‌آور

Ex:

« بینوایان » یک موزیکال اشک‌آور است که موضوعاتی از عدالت، رستگاری و فداکاری را بررسی می‌کند، با آهنگ‌ها و صحنه‌هایی که دل را می‌فشارد.

vaudeville [اسم]
اجرا کردن

نمایش چندگانه

Ex: Vaudeville provided a platform for performers of all backgrounds , including African American , Jewish , and immigrant entertainers who faced discrimination in other venues .

وودویل بستری را برای هنرمندان از همه پیشینه‌ها، از جمله هنرمندان آفریقایی-آمریکایی، یهودی و مهاجر که در مکان‌های دیگر با تبعیض مواجه می‌شدند، فراهم کرد.

اجرا کردن

فیلم‌برداری

Ex: Critics praised the film 's cinematography for its use of light and shadow to enhance the narrative .

منتقدان سینماتوگرافی فیلم را به خاطر استفاده از نور و سایه برای تقویت روایت تحسین کردند.

docudrama [اسم]
اجرا کردن

مستند درام

Ex:

این کانال یک دکودرام جذاب درباره رسوایی‌های سیاسی پخش کرد.

film noir [اسم]
اجرا کردن

ژانر نوآر

Ex: This film noir tells the story of a detective who investigates the murder of a beautiful woman , only to find himself drawn into a web of obsession and deception .

این فیلم نوآر داستان یک کارآگاه را روایت می‌کند که قتل یک زن زیبا را بررسی می‌کند، فقط تا خود را در تار و پود وسواس و فریب بیابد.

Bouffon [اسم]
اجرا کردن

تئاتر بوفون

Ex: In bouffon performances , the actors often adopt grotesque masks and costumes to embody exaggerated characters and personas .

در اجراهای بوفون، بازیگران اغلب از ماسک‌ها و لباس‌های عجیب و غریب استفاده می‌کنند تا شخصیت‌ها و چهره‌های اغراق‌آمیز را تجسم بخشند.

اجرا کردن

جلوه‌های ویژه

Ex: Special effects can add excitement and realism to action-packed scenes in movies .

جلوه‌های ویژه می‌توانند هیجان و واقع‌گرایی را به صحنه‌های پر از اکشن در فیلم‌ها اضافه کنند.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9)
اندازه و مقیاس ابعاد و مناطق وزن و پایداری اشکال
افزایش مقدار کاهش مقدار Intensity Speed
Significance بی نظیری Value Complexity
چالش‌ها Quality Success Failure
شکل بدن سن و ظاهر Wellness Intelligence
ویژگی های انسانی پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها بافت‌ها
صداها Temperature نظرات افکار و تصمیمات
تشویق و دلسردی احترام و تایید درخواست و پیشنهاد تلاش و پیشگیری
حرکات زبان بدن و حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی
خوردن و نوشیدن تهیه غذا Science تغییر و شکل دادن
Education Astronomy Physics Biology
Chemistry Geology Philosophy Psychology
ریاضیات و نمودارها Geometry Environment انرژی و قدرت
چشم انداز و جغرافیا Engineering Technology Internet
Computer History Religion فرهنگ و عرف
Language Arts Music فیلم و تئاتر
Literature Architecture Marketing Finance
Management Medicine بیماری و علائم Law
Crime Punishment Government Politics
War Measurement احساسات سفر و مهاجرت
Weather Pollution فجایع حیوانات
غذا و نوشیدنی قیدهای حالت