واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9) - چالش‌ها

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به چالش‌هایی که برای آزمون آکادمیک IELTS ضروری هستند را یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9)
grueling [صفت]
اجرا کردن

طاقت‌فرسا

Ex: The grueling hike up the mountain left everyone exhausted .

پیاده‌روی خسته‌کننده به بالای کوه همه را خسته کرد.

daunting [صفت]
اجرا کردن

دلهره‌آور

Ex:

صعود به مسیر کوهستانی شیبدار ترسناک به نظر می‌رسید، اما آنها مصمم بودند به قله برسند.

Sisyphean [صفت]
اجرا کردن

کاری بی‌پایان و بیهوده

Ex: The writer , facing rejection after rejection from publishers , began to view the quest for literary success as a Sisyphean journey .

نویسنده، با مواجهه با رد شدن پشت سر هم از سوی ناشران، شروع به دیدن جستجوی موفقیت ادبی به عنوان یک سفر سیزیفی کرد.

Herculean [صفت]
اجرا کردن

کمرشکن

Ex:

مدیریت لجستیک پیچیده یک زنجیره تامین جهانی برای شرکت چندملیتی به عنوان یک وظیفه Herculean ثابت شد.

draining [صفت]
اجرا کردن

طاقت‌فرسا

Ex:

برخورد با شکایت‌های مداوم او برای همه افراد درگیر از نظر عاطفی خسته‌کننده بود.

thorny [صفت]
اجرا کردن

پر از پیچیدگی

Ex: Balancing work and family responsibilities can be a thorny issue for many people .

تعادل بین مسئولیت‌های کاری و خانوادگی می‌تواند برای بسیاری از افراد یک مسئله پیچیده باشد.

painstaking [صفت]
اجرا کردن

پرزحمت

Ex: The chef prepared the dish with painstaking precision , ensuring every element was just right .

آشپز غذا را با دقت سختکوشانه آماده کرد، مطمئن شد که هر عنصر درست است.

onerous [صفت]
اجرا کردن

طاقت‌فرسا

Ex: The company 's financial troubles resulted in onerous cost-cutting measures that affected employees and operations .

مشکلات مالی شرکت منجر به اقدامات طاقت‌فرسای کاهش هزینه شد که بر کارکنان و عملیات تأثیر گذاشت.

hard-won [صفت]
اجرا کردن

چیزی که با تلاش زیاد به دست آمده

Ex: His hard-won reputation as a reliable and trustworthy colleague earned him the respect of his peers .

اعتبار سخت‌کوشیده او به عنوان همکاری قابل اعتماد و قابل اطمینان، احترام همکارانش را برایش به ارمغان آورد.

wearisome [صفت]
اجرا کردن

خسته‌کننده

Ex: Performers , fatigued by the wearisome rehearsal schedule and hours of practice , approached the upcoming show with a sense of exhaustion .

اجراکنندگان، خسته از برنامه خسته‌کننده تمرین و ساعات تمرین، با احساس خستگی به نمایش آینده نزدیک شدند.

uphill [صفت]
اجرا کردن

بسیار چالش‌برانگیز

Ex: Rebuilding trust after a betrayal is an uphill task , requiring patience and open communication .

بازسازی اعتماد پس از خیانت یک کار سخت است که به صبر و ارتباط باز نیاز دارد.

اجرا کردن

با چیزی سوختن و ساختن

Ex: The students had to grin and bear the strict exam regulations to succeed in their studies .
to surmount [فعل]
اجرا کردن

غلبه کردن (بر مانع یا دشواری)

Ex: Despite setbacks , the team surmounted the project 's complexities and delivered outstanding results .

علیرغم مشکلات، تیم بر پیچیدگی‌های پروژه غلبه کرد و نتایج خارق‌العاده‌ای ارائه داد.

to brave [فعل]
اجرا کردن

تحمل کردن

Ex: The soldiers braved enemy fire to complete their mission .

سربازان آتش دشمن را تحمل کردند تا مأموریت خود را به پایان برسانند.

to outsmart [فعل]
اجرا کردن

پیشی گرفتن

Ex: The quick-witted student was able to outsmart the tricky exam questions , showcasing a deep understanding of the material .

دانش آموز تیزهوش توانست سوالات پیچیده امتحان را فریب دهد و درک عمیقی از مطالب نشان دهد.

to strive [فعل]
اجرا کردن

سخت تلاش کردن

Ex: The activists strive against injustice every day .

فعالان هر روز علیه بی‌عدالتی می‌کوشند.

to contend [فعل]
اجرا کردن

مبارزه کردن

Ex: Rival gangs in the city often contend over territory , leading to conflicts and confrontations .

باندهای رقیب در شهر اغلب بر سر قلمرو مبارزه می‌کنند، که منجر به درگیری‌ها و رویارویی‌ها می‌شود.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9)
اندازه و مقیاس ابعاد و مناطق وزن و پایداری اشکال
افزایش مقدار کاهش مقدار Intensity Speed
Significance بی نظیری Value Complexity
چالش‌ها Quality Success Failure
شکل بدن سن و ظاهر Wellness Intelligence
ویژگی های انسانی پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها بافت‌ها
صداها Temperature نظرات افکار و تصمیمات
تشویق و دلسردی احترام و تایید درخواست و پیشنهاد تلاش و پیشگیری
حرکات زبان بدن و حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی
خوردن و نوشیدن تهیه غذا Science تغییر و شکل دادن
Education Astronomy Physics Biology
Chemistry Geology Philosophy Psychology
ریاضیات و نمودارها Geometry Environment انرژی و قدرت
چشم انداز و جغرافیا Engineering Technology Internet
Computer History Religion فرهنگ و عرف
Language Arts Music فیلم و تئاتر
Literature Architecture Marketing Finance
Management Medicine بیماری و علائم Law
Crime Punishment Government Politics
War Measurement احساسات سفر و مهاجرت
Weather Pollution فجایع حیوانات
غذا و نوشیدنی قیدهای حالت