واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9) - قیدهای حالت

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به قیدهای شیوه ای را یاد خواهید گرفت که برای آزمون آکادمیک آیلتس ضروری هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9)
imprecisely [قید]
اجرا کردن

با بی‌دقتی

Ex: The survey results were imprecisely recorded , making it challenging to analyze the data accurately .

نتایج نظرسنجی به صورت نادقیق ثبت شده بود، که تحلیل دقیق داده‌ها را دشوار می‌کرد.

viciously [قید]
اجرا کردن

به صورتی تهاجمی

Ex: The victim was viciously beaten in a back alley .

قربانی در یک کوچه پشتی بی‌رحمانه کتک خورد.

jovially [قید]
اجرا کردن

با خوشحالی

Ex: The manager addressed the team jovially , acknowledging their hard work and dedication .

مدیر با تیم با شادی صحبت کرد و از زحمات و فداکاری‌هایشان قدردانی کرد.

daintily [قید]
اجرا کردن

به صورت کنترل‌شده

Ex: The cat walked daintily on the edge of the garden bed , avoiding the delicate flowers .

گربه با ظرافت روی لبه باغچه راه رفت، از گل‌های ظریف اجتناب کرد.

fiercely [قید]
اجرا کردن

با شدت

Ex: He shook the door fiercely , trying to break it open .

او در را با خشونت تکان داد، سعی در شکستن آن داشت.

stealthily [قید]
اجرا کردن

یواشکی

Ex: The predator moved through the forest stealthily to surprise its prey .

شکارچی به آرامی از میان جنگل حرکت کرد تا طعمه خود را غافلگیر کند.

diligently [قید]
اجرا کردن

با پشتکار

Ex: The student diligently took notes throughout the lecture .

دانشجو در طول سخنرانی با دقت یادداشت برداری کرد.

gracefully [قید]
اجرا کردن

با ظرافت

Ex: The cat leapt gracefully onto the windowsill .

گربه با ظرافت روی طاقچه پنجره پرید.

briskly [قید]
اجرا کردن

سریع

Ex: The cashier handled the transactions briskly during the busy hours .

صندوقدار معاملات را با چابکی در ساعات شلوغی انجام داد.

steadily [قید]
اجرا کردن

به‌طور پیوسته

Ex: With consistent practice , his confidence grew steadily in public speaking .

با تمرین مداوم، اعتماد به نفس او در سخنرانی عمومی به طور پیوسته افزایش یافت.

erratically [قید]
اجرا کردن

به طور نامنظم

Ex: The old computer worked erratically , sometimes freezing and other times running smoothly .

کامپیوتر قدیمی به صورت نامنظم کار می‌کرد، گاهی یخ می‌زد و گاهی بدون مشکل کار می‌کرد.

intently [قید]
اجرا کردن

به صورت کنترل‌شده

Ex: The students watched intently as the experiment unfolded .

دانش‌آموزان با دقت تماشا کردند که آزمایش چگونه انجام می‌شد.

اجرا کردن

با تاکید

Ex: The coach emphatically encouraged the team to keep trying .

مربی مصممانه تیم را به ادامه تلاش تشویق کرد.

اجرا کردن

ناخودآگاه

Ex: When nervous , she subconsciously chewed on the end of her pen during meetings .

وقتی عصبی بود، ناخودآگاه نوک خودکارش را در جلسات می‌جوید.

unwarily [قید]
اجرا کردن

با بی‌احتیاطی

Ex: Having left her bag unattended , she unwarily became the target of a pickpocket in the crowded market .

با رها کردن کیفش بدون مراقبت، او بی‌احتیاط به هدف یک جیب‌بر در بازار شلوغ تبدیل شد.

unmindfully [قید]
اجرا کردن

بدون توجه

Ex: The student skimmed through the textbook unmindfully , missing key concepts .

دانش آموز کتاب درسی را بی‌توجه ورق زد و مفاهیم کلیدی را از دست داد.

reluctantly [قید]
اجرا کردن

با اکراه

Ex: They reluctantly left the party early .

آن‌ها با اکراه زودتر از مهمانی رفتند.

اجرا کردن

خود به خود

Ex: The idea to bake cookies together arose spontaneously , making it a fun and unexpected activity .

ایده پخت کلوچه با هم به طور خودجوش به وجود آمد، که آن را به یک فعالیت سرگرم کننده و غیرمنتظره تبدیل کرد.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 8-9)
اندازه و مقیاس ابعاد و مناطق وزن و پایداری اشکال
افزایش مقدار کاهش مقدار Intensity Speed
Significance بی نظیری Value Complexity
چالش‌ها Quality Success Failure
شکل بدن سن و ظاهر Wellness Intelligence
ویژگی های انسانی پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها بافت‌ها
صداها Temperature نظرات افکار و تصمیمات
تشویق و دلسردی احترام و تایید درخواست و پیشنهاد تلاش و پیشگیری
حرکات زبان بدن و حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی
خوردن و نوشیدن تهیه غذا Science تغییر و شکل دادن
Education Astronomy Physics Biology
Chemistry Geology Philosophy Psychology
ریاضیات و نمودارها Geometry Environment انرژی و قدرت
چشم انداز و جغرافیا Engineering Technology Internet
Computer History Religion فرهنگ و عرف
Language Arts Music فیلم و تئاتر
Literature Architecture Marketing Finance
Management Medicine بیماری و علائم Law
Crime Punishment Government Politics
War Measurement احساسات سفر و مهاجرت
Weather Pollution فجایع حیوانات
غذا و نوشیدنی قیدهای حالت