پیچیده
او یک گردنبند پیچیده از زنجیرهای طلای درهم تنیده پوشیده بود.
در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به پیچیدگی را یاد خواهید گرفت که برای آزمون IELTS General Training ضروری هستند.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
پیچیده
او یک گردنبند پیچیده از زنجیرهای طلای درهم تنیده پوشیده بود.
پرنقشونگار
طراح مد استعداد خود را با یک لباس شب پیچیده، همراه با لایههای آبشاری شیفون و تزئینات جواهرنشان به نمایش گذاشت.
پیچیده
گوشی هوشمند جدید دارای فناوری پیچیدهای است، از جمله تشخیص چهره پیشرفته و قابلیتهای واقعیت افزوده.
مفصل
کارآگاه در طول تحقیق یادداشتهای مفصل برداشت تا مطمئن شود چیزی از قلم نیفتاده است.
گیجکننده
پروفسور سوال گیج کنندهای پرسید که کل کلاس را متحیر کرد.
مبهم
عبارت "من اردک او را دیدم" مبهم است زیرا میتواند به معنای دیدن یک پرنده یا تماشای کسی باشد که سرش را پایین میآورد.
دشوار
تعادل بر روی تیر باریک در تمرین ژیمناستیک دشوار است و به تمرکز و کنترل نیاز دارد.
دردسرساز
شکایتهای مداوم مشتری مشکلساز تنش در رستوران ایجاد کرد.
مشکلساز
ورود دیرهنگام او برای پیشرفت تیم مشکلساز بود.
گیجکننده
نظریه علمی آنقدر پیچیده بود که برای اکثر مردم گیج کننده به نظر می رسید.
ساده
حل پازل ساده بود؛ فقط نیاز به تفکر منطقی و مشاهده داشت.
ساده (در طراح)
خانه ظاهری ساده داشت، بدون ویژگیهای تزئینی یا تزئینات معماری.
ساده و بیدردسر
آنها از یک پیادهروی بیتوقع لذت بردند که برای مبتدیان مناسب بود.
کاربرپسند
او یک ابزار کاربرپسند برای تحلیل سریع دادهها توسعه داد.
آسان
با برنامهریزی دقیق، رویداد به راحتی و بدون هیچ مشکلی برگزار شد.
بیزحمت
تمرین طوری طراحی شده بود که بیدرد باشد، به مبتدیان اجازه میدهد به راحتی شرکت کنند.
ساده
کار هنرمند به دلیل زیبایی ساده و بیآلایشش مورد توجه قرار گرفت، که بر فرم خالص و ظرافت تمرکز داشت به جای جزئیات پیچیده.
بدون ابهام
دستورالعملهای بیابهام او انجام موفقیتآمیز پروژه را برای تیم آسان کرد.
ساده و بدون تزئین
دکوراسیون اتاق عمداً مینیمال بود، که فقط شامل مبلمان ضروری و یک پالت رنگ خنثی میشد.