واژگان برای IELTS General (نمره 6-7) - رفتارهای مالی

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به رفتارهای مالی را که برای آزمون عمومی آیلتس ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
frugal [صفت]
اجرا کردن

محافظه‌کار

Ex: The frugal traveler opts for budget accommodations and cooks their meals to save on expenses .

مسافر مقتصد برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها، اقامتگاه‌های ارزان را انتخاب می‌کند و غذای خود را می‌پزد.

thrifty [صفت]
اجرا کردن

صرفه‌جو (در هزینه‌ها)

Ex: Being thrifty , he prefers to cook at home rather than eat out .

به عنوان یک فرد صرفه‌جو، او ترجیح می‌دهد در خانه آشپزی کند تا اینکه بیرون غذا بخورد.

cautious [صفت]
اجرا کردن

محتاط

Ex: She gave him a cautious smile , unsure of his intentions .

او به او یک لبخند محتاطانه داد، از نیاتش مطمئن نبود.

solvent [صفت]
اجرا کردن

توانا (در انجام تعهدات مالی)

Ex:

جریان‌های درآمد متنوع هنرمند به او اجازه داده است که در دنیای غیرقابل پیش‌بینی فریلنسینگ قادر به پرداخت بدهی باقی بماند.

insolvent [صفت]
اجرا کردن

ورشکسته

Ex: The government intervened to help the insolvent banks stabilize the economy .

دولت برای کمک به بانک‌های ورشکسته برای تثبیت اقتصاد مداخله کرد.

spendthrift [صفت]
اجرا کردن

مسرف

Ex:

علیرغم هشدارها، انتخاب‌های اسراف‌کارانه او در دکوراسیون خانه منجر به فشار مالی شد.

profligate [صفت]
اجرا کردن

مسرف

Ex: The profligate behavior of the young heir alarmed the family elders .

رفتار اسرافکارانه وارث جوان بزرگان خانواده را نگران کرد.

extravagant [صفت]
اجرا کردن

بسیار گران

Ex: The wedding reception was extravagant , complete with a five-course meal and fireworks .

مهمانی عروسی پرزرق و برق بود، با یک وعده غذایی پنج قسمتی و آتش بازی.

lavish [صفت]
اجرا کردن

بخشنده

Ex: The actor received a lavish welcome at the premiere of his latest film .

بازیگر در اولین نمایش آخرین فیلم خود استقبالی پرطرفدار دریافت کرد.

stingy [صفت]
اجرا کردن

خسیس

Ex: The stingy landlord never fixed the broken appliances , despite numerous requests .

صاحبخانه خسیس با وجود درخواست‌های مکرر، هرگز وسایل خراب را تعمیر نکرد.

wasteful [صفت]
اجرا کردن

اسراف‌کار

Ex: She was criticized for her wasteful spending habits , often buying things she did n't need .

او به خاطر عادت‌های اسراف‌کارانه در خرج کردن مورد انتقاد قرار گرفت، اغلب چیزهایی می‌خرید که نیاز نداشت.

miserly [صفت]
اجرا کردن

خسیس

Ex: Her miserly landlord was reluctant to make any repairs to the run-down apartment building .

صاحبخانه خسیس او تمایلی به انجام هرگونه تعمیرات در ساختمان آپارتمان فرسوده نداشت.

اجرا کردن

خسیس

Ex:

تلاش‌های خسیسانه خانواده شامل پرورش سبزیجات خود و استفاده از محصولات تمیزکننده خانگی بود.

واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار Intensity زمان و مدت فضا و منطقه
اشکال Speed Significance Insignificance
قدرت و نفوذ بی نظیری عمومیت Complexity
کیفیت بالا کیفیت پایین Value چالش‌ها
ثروت و موفقیت فقر و شکست سن و ظاهر شکل بدن
Wellness قابلیت فکری ناتوانی فکری صفات مثبت انسانی
صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی رفتارهای مالی رفتارهای اجتماعی
صفات تندخو پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی طعم‌ها و بوها بافت‌ها صداها
Temperature Probability تلاش و پیشگیری نظرات
افکار و تصمیمات تشویق و دلسردی دانش و اطلاعات درخواست و پیشنهاد
احترام و تایید پشیمانی و اندوه اقدامات رابطه‌ای اقدامات و واکنش های فیزیکی
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها
درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس پیش‌بینی
لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری سرگرمی ها و روال ها Shopping
مالی و ارز Workplace زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation Society رویدادهای اجتماعی حیوانات
بخش های شهر غذا و نوشیدنی دوستی و دشمنی جنسیت و تمایلات جنسی
Family سبک‌های رابطه روابط عاشقانه احساسات مثبت
احساسات منفی سفر و گردشگری Migration مواد
Pollution فجایع قیدهای نظر و قطعیت قیدهای حالت
Weather قیدهای درجه قیدهای زمان و تکرار قیدهای هدف و تأکید
قیدهای پیوندی