واژگان برای IELTS General (نمره 6-7) - قیدهای زمان و تکرار

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به قیدهای زمان و فرکانس را که برای آزمون IELTS General Training ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
temporarily [قید]
اجرا کردن

‌به‌طور موقت

Ex: The store is temporarily closed for maintenance .

فروشگاه موقتاً برای تعمیرات بسته است.

permanently [قید]
اجرا کردن

دائماً

Ex: They decided to live permanently in the countryside .

آنها تصمیم گرفتند به طور دائم در روستا زندگی کنند.

previously [قید]
اجرا کردن

قبلاً

Ex: I had previously attended a similar workshop , so I was familiar with the content .

من پیش از این در یک کارگاه مشابه شرکت کرده بودم، بنابراین با محتوا آشنا بودم.

currently [قید]
اجرا کردن

در حال حاضر

Ex: Currently , the stock market is experiencing a period of volatility .

در حال حاضر، بازار سهام دوره‌ای از نوسان را تجربه می‌کند.

instantly [قید]
اجرا کردن

فوراً

Ex: The software provided results instantly after the analysis .

نرم‌افزار پس از تحلیل، نتایج را بلافاصله ارائه داد.

seasonally [قید]
اجرا کردن

فصلی

Ex: The city experiences increased rainfall seasonally , with a pronounced wet season and a drier period .

شهر شاهد افزایش بارندگی فصلی است، با یک فصل بارانی مشخص و یک دوره خشک‌تر.

year-round [صفت]
اجرا کردن

در طول سال

Ex: The resort boasts year-round amenities , making it a popular destination for all seasons .

این مجتمع تفریحی امکانات در طول سال را ارائه می‌دهد که آن را به مقصدی محبوب برای تمام فصول تبدیل کرده است.

biweekly [قید]
اجرا کردن

هر دو هفته یکبار

Ex:

کتابخانه جلسات داستان‌خوانی دو هفته یکبار برای کودکان ارائه می‌دهد، شامل داستان‌های جذاب و فعالیت‌ها.

biannually [قید]
اجرا کردن

هر دو سال یکبار

Ex: The financial reports are audited biannually to ensure accuracy and compliance with regulations .

گزارش‌های مالی دوسالانه حسابرسی می‌شوند تا از دقت و انطباق با مقررات اطمینان حاصل شود.

اجرا کردن

هر شش ماه

Ex: The charity hosts fundraising events semiannually , raising funds for community projects every six months .

خیریه رویدادهای جمع‌آوری کمک‌های مالی را نصف سالانه برگزار می‌کند، هر شش ماه یکبار برای پروژه‌های جامعه کمک‌های مالی جمع‌آوری می‌کند.

annually [قید]
اجرا کردن

سالانه

Ex: He reviews his investment portfolio annually .

او پرتفوی سرمایه‌گذاری خود را سالانه بررسی می‌کند.

اجرا کردن

گاهی اوقات

Ex: The patient 's symptoms flare up periodically , making long-term treatment challenging .

علائم بیمار به صورت دوره‌ای شعله‌ور می‌شود، که درمان بلندمدت را چالش‌برانگیز می‌کند.

scarcely [قید]
اجرا کردن

برای مدت کوتاهی

Ex: He had scarcely left the house when it began to rain .

او به زحمت خانه را ترک کرده بود که باران شروع به باریدن کرد.

on occasion [قید]
اجرا کردن

بعضی از اوقات

Ex: They upgrade their technology on occasion .

آنها فناوری خود را گاه به گاه ارتقا می‌دهند.

hardly ever [قید]
اجرا کردن

به‌ندرت

Ex: They hardly ever travel during the winter .

آنها به ندرت در زمستان سفر می‌کنند.

hardly [قید]
اجرا کردن

تازه

Ex: The train had hardly left the station before it broke down .

قطار به زحمت از ایستگاه خارج شده بود که خراب شد.

routinely [قید]
اجرا کردن

به‌طور معمول

Ex: The security personnel routinely patrol the premises at night .

پرسنل امنیتی به طور معمول در شب از محوطه گشت زنی می‌کنند.

اجرا کردن

به‌صورت پراکنده

Ex: He visits the gym sporadically , sometimes weekly , sometimes monthly .

او به صورت پراکنده به باشگاه می‌رود، گاهی هفتگی، گاهی ماهانه.

invariably [قید]
اجرا کردن

همیشگی

Ex: The plan has invariably proven to be successful .

این برنامه همیشه موفقیت‌آمیز بوده است.

oftentimes [قید]
اجرا کردن

اغلب اوقات

Ex:

اغلب، او صبحانه را برای رسیدن به کار زودتر حذف می‌کرد.

اجرا کردن

به‌طور نامنظم

Ex: The artist painted with brushstrokes that appeared spasmodically on the canvas , creating a dynamic composition .

هنرمند با ضربات قلمویی نقاشی کرد که به صورت تشنجی روی بوم ظاهر می‌شد و ترکیبی پویا ایجاد می‌کرد.

recurrently [قید]
اجرا کردن

به‌طور مکرر

Ex: Patients with chronic migraines experience pain recurrently , sometimes for decades .

بیماران مبتلا به میگرن مزمن درد را به طور مکرر تجربه می‌کنند، گاهی برای دهه‌ها.

اجرا کردن

متعاقباً

Ex: He graduated in 2019 and subsequently moved to New York .

او در سال 2019 فارغ‌التحصیل شد و پس از آن به نیویورک نقل مکان کرد.

واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار Intensity زمان و مدت فضا و منطقه
اشکال Speed Significance Insignificance
قدرت و نفوذ بی نظیری عمومیت Complexity
کیفیت بالا کیفیت پایین Value چالش‌ها
ثروت و موفقیت فقر و شکست سن و ظاهر شکل بدن
Wellness قابلیت فکری ناتوانی فکری صفات مثبت انسانی
صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی رفتارهای مالی رفتارهای اجتماعی
صفات تندخو پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی طعم‌ها و بوها بافت‌ها صداها
Temperature Probability تلاش و پیشگیری نظرات
افکار و تصمیمات تشویق و دلسردی دانش و اطلاعات درخواست و پیشنهاد
احترام و تایید پشیمانی و اندوه اقدامات رابطه‌ای اقدامات و واکنش های فیزیکی
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها
درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس پیش‌بینی
لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری سرگرمی ها و روال ها Shopping
مالی و ارز Workplace زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation Society رویدادهای اجتماعی حیوانات
بخش های شهر غذا و نوشیدنی دوستی و دشمنی جنسیت و تمایلات جنسی
Family سبک‌های رابطه روابط عاشقانه احساسات مثبت
احساسات منفی سفر و گردشگری Migration مواد
Pollution فجایع قیدهای نظر و قطعیت قیدهای حالت
Weather قیدهای درجه قیدهای زمان و تکرار قیدهای هدف و تأکید
قیدهای پیوندی